مقالات مشاوره تحصیلی و آموزشی
شنبه، 03 بهمن 1394
افسردگی کودکان

افسردگی کودکان


یکی از اختلال‌‌های دوران کودکی، افسردگی است که اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چرا که بر عملکرد فرد تأثیر گذاشته و عدم توجه به آن منجر به بروز مشکلات و مسائل پیچیده‌تری می‌گردد که البته اگر این اختلال به موقع تشخیص داده شود، قابل درمان است.
کودکان در طول دوره زندگی‌شان، ممکن است افسردگی را تجربه کنند. این اختلال در کودکان و نوجوانان بر حسب سنین مختلف دارای نشانه‌های متفاوتی است و به ‌صورت بیان لفظی یا غیرلفظی، احساس غم و اندوه، اضطراب و یا حالت‌های برانگیختگی نمایان می‌شود. یک کودک نوپا ممکن است با بی‌حالی و کنش‌پذیری، افسردگی را نشان دهد. کودک پیش‌دبستانی می‌تواند منزوی بودن را نشان دهد. کودک مدرسه‌ای  اهل بحث و جدل و ستیزه‌جو می‌شود و نوجوان ممکن است احساس‌ گناه و ناامیدی را بروز دهد. افسردگی، با افزایش سن، در دختران بیشتر از پسران دیده ‌می‌شود. این اختلال، زمانی در کودک ایجاد می‌شود که احساس و تصور بدی از خود داشته باشد و این احساس، زمانی که به اوج خود برسد، تبدیل به بیماری می‌‌شود. عوامل زیادی در افسردگی کودکان مؤثر است که عوامل خانوادگی و زیستی، بیش از عوامل دیگر در بروز این اختلال نقش دارند. افسردگی کودکی، پیامدهای منفی بسیاری را به همراه دارد که از آن جمله می‌توان به افسردگی در ادوار آینده، عدم سازگاری‌های اجتماعی، اختلال در رشد عاطفی، اختلال در عملکرد کودک در مدرسه و مشکلات تحصیلی، سوء‌مصرف مواد و در برخی مواقع حتی اقدام به خودکشی اشاره کرد. در واقع کودک افسرده تمرکز حواسش کاهش می‌یابد و به لحاظ پایین بودن سطح توجه و تمرکز، اغلب قادر به درس خواندن نیست. یادگیری فرد کند می‌شود و علاقه‌ای به درس و مدرسه نشان نمی‌دهد. افت تحصیلی پیش می‌آید و حتی برخی دانش‌آموزان، پس از چند روز تعطیلی، در رفتن به مدرسه، ابراز بی‌علاقگی می‌کنند. و به تدریج این فقدان تمایل، به ترس از مدرسه تبدیل می‌شود.
علائم افسردگی کودکان
نشانه‌های عاطفی: ناامیدی، خشم، درماندگی، اضطراب، نوسانات خلقی، احساس گناه و غمگین بودن.
نشانه‌های جسمی: به‌هم خوردن ساعات خواب، بی‌اشتهایی و یا خوردن افراطی، یبوست، افزایش و کاهش وزن.
نشانه‌های رفتاری: بدون دلیل گریه‌کردن، کناره‌گیری از دوستان، سریع خشمگین شدن و کاهش انگیزه.
نشانه‌های تخریب‌گرایانه: خود را سرزنش‌کردن، احساس بازنده بودن، امیدوار نبودن به آینده و بلاتکلیفی.
دلایل افسردگی
افسردگی یک بیماری است که علتهای آن می‌تواند ژنتیکی، روان شناختی، زیستی یا محیطی باشد. هریک از عوامل ذکر شده می‌تواند هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان به بروز افسردگی بینجامد. درصورتی‌که علت ژنتیکی باشد، بایستی به اختلاف سطح هورمون‌ها و مواد بیوشیمیایی بدن و در عوامل روان شناختی به رابطه والدین و کودک و همین طور به حالات روحی و روانی پدر و مادر توجه نمود؛ اگر پدر یا مادر كودك دچار افسردگی باشند، احتمال ابتلای او به افسردگی دو برابر می‌شود. زمانی‌که مادر خود افسرده است، کودک در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامی حالات وی را دریافت می‌کند.
 افسردگی به معنای فقدان یا از دست دادن است. کودک افسرده، فرد، محیط یا چیزی دوست داشتنی را از دست داده  و یا آن را هرگز به دست نیاورده‌‌است. حتی بعضی از روانکاوان افسردگی را معادل عزاداری دانسته اند و عنوان کرده‌اند که کودک افسرده برای از دست دادن شخص یا چیزی عزیز و دوست داشتنی، گویی عزاداری می‌کند. شاید در پاره‌ای موارد به نظر می_ رسد که کودک چیزی را از دست نداده، اما مسلماً در بین چیزهایی که دارد، فقدان چیزی را احساس می کند، برای مثال کودک، مادر دارد ولی مادر دلخواهش نیست یا پدر دارد، اما پدر دلخواهش نیست. این گونه مضامین که به عنوان فقدان سمبلیک مطرح هستند نیز از عوامل ایجاد افسردگی محسوب می شوند. گاهی رفتار والدین از نوع آزاردهنده، تحقیرکننده و مقایسه کننده است که این رفتار، حالت‌های افسردگی را در کودک به وجود می آورد. به‌طور کلی چنانچه محیط زندگی کودک مطلوب نباشد و نیازهایش ارضا نشود خطر افسردگی برای او وجود دارد.
ویژگی‌های مرتبط با اختلال افسردگی
* اگرچه نشانه‌های معینی مانند دشواری در تمرکز، فقدان علاقه و کندی تفکر می‌توانند بر کارکرد عقلانی تأثیر منفی داشته باشند، اما کودکان مبتلا به افسردگی هوش طبیعی دارند.
* آنها در مدرسه ضعیف‌تر از دیگران عمل می‌کنند، در آزمون‌های استاندارد پیشرفت تحصیلی نمره پایین‌تری می‌گیرند و سطح نمرات پایین‌تری دارند.
* آنها اغلب کاستی‌ها و تحریف‌هایی در تفکر خود تجربه می‌کنند که شامل عقاید منفی، نسبت دادن شکست به خود و تفکرات منفی و انتقاد از خود است.
* کودکان مبتلا به افسردگی، دوستان و روابط نزدیک کمی دارند، احساس تنهایی و انزوا می‌کنند و حس می‌کنند که دیگران آنها را دوست ندارند.
* آنها روابط دوستی ضعیف و تعارض با والدین و خواهران و برادران خود را تجربه می‌کنند که این موضوع به نوبه خود ممکن است باعث شود تا دیگران به شیوه‌ای منفی و خشن با آنها رفتار کنند.
درمان افسردگی
در زمینه درمان افسردگی در کودکان، می توان به روش هایی همچون بستری‌، درمان‌های دارویی، روان‌درمانی فردی و خانوادگی و کاهش یا تخفیف موقعیت‌های استرس‌زا اشاره کرد که تأثیر قابل توجهی را دربرداشته است.
فوری‌ترین مسأله این است که آیا برای تضمین امنیت کودک یا نوجوان، بستری کردن او ضرورت دارد و آیا بیمارستان تنها محیطی است که می‌توان در آن درمان را شروع کرد؟
درمان دارویی بیش از همه در کودکانی که به‌شدت مبتلا هستند و اختلال در اعمال فیزیولوژیک نظیر خواب، وزن و اشتها نشان می دهند، ممکن است مؤثر واقع گردد اما متأسفانه مطالعات طرح ریزی شده در مورد آزمایش دارو و درمان افسردگی محدود بوده و استفاده از دارو اکثراً عوارض جانبی به دنبال داشته است.
در مدل روان‌درمانی فردی، به علت گرایش‌های مختلف رویکردی در روان درمانی فردی که ناشی از وجود مکاتبات مختلف درمانی در روان شناسی می باشد، لذا سبک و روش های متخصصان باهم ممکن است متفاوت و گاه مشترک باشد که با توجه به این امر می توان به موارد زیر اشاره کرد:
برقراری رابطه توام با اعتماد به کودک
ایجاد این احساس در کودک یا نوجوان که کسی او را درک می‌کند .
آموزش خانواده و مشارکت اعضای خانواده، اجزای ضروری درمان کودکان افسرده است که بخصوص برای تشویق حل مؤثر تعارضات انجام می‌شود. از آنجایی‌که عملکرد روانی- اجتماعی کودکان افسرده ممکن است مدت‌های طولانی مختل باقی بماند، وقتی پس از بهبود دوره افسردگی ادامه پیدا کند، حمایت اجتماعی طولانی‌ مدت از خانواده بیمار مفید باشد.
منابع:
تشخیص و درمان اختلالات روان‌شناختی کودک و نوجوان، محمد خدایاری فرد، محسن شکوهی یکتا، نشر: یسطرون.
خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک براساس DSM V، ترجمه مهدی گنجی، انتشارات ساوالان.

روانشناسی مرضی کودک، اریک جی.ماش و دیوید ای. ولف؛ ترجمه دکتر پرویز شریفی درآمدی و حسین مرادی؛ انتشارات آوای نور.


تهیه و تنظیم: واحد مشاوره دفتر مرکزی مبتکران


جستجو