مقالات مشاوره تحصیلی و آموزشی
شنبه، 03 بهمن 1394
اوتیسم

اوتیسم


در خودفروماندگی یا اوتیسم، نوعی اختلال رشدی(از نوع روابط اجتماعی) است که با رفتارهای ارتباطی، کلامی غیر طبیعی مشخص می‌شود. علائم این اختلال در سال‌های اول زندگی شروع می‌شود. والدین اغلب در سال‌های دوم و سوم به ناراحتی کودک پی می‌برند، ولی آنچه مسلم است بیماری حتماً قبل از 30 ماهگی شروع می‌شود. این اختلال در پسران شایع‌تر از دختران است. وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز درخودماندگی ندارد. عقب ماندگی ذهنی در کودکان مبتلا به این اختلال شایع است و سه چهارم کسانی را که به این اختلال مبتلا هستند تحت تأثیر قرار می‌دهد.
در شروع بیماری، کودک علاقه‌ای به وقایع اطراف خود حتی محرکات شنوائی، محبت پدر و مادر و اطرافیان نشان نمی‌دهد. امکان دارد والدین عدم پاسخ‌دهی کودک را به ناشنوائی نسبت دهند. اما گاهی متوجه می‌شوند که فرزندشان می‌تواند بشنود، ولی مانند سایر کودکان همسنش قادر به پاسخ‌دهی نیست.
از خصوصیات تقریباً همیشگی این کودکان، گوشه‌گیری و تمایل شدید به تنهائی، وسواس و اضطراب است. وجود مادر و اطرافیان و حتی در آغوش گرفتن و نوازش کودک واکنشی در او ایجاد نمی‌کند. به‌طور کلی این کودکان خونسرد هستند و در مقابل محبت دیگران واکنش‌های جسمی و روانی از خود نشان نمی‌دهند. این کودکان بسیار ساکت هستند ولی در مواقعی بی‌نهایت ناراحت و بی‌قرار و پرخاشگر می‌شوند و صداهای عجیب و غریب از خود در‌می‌آورند. به خود سیلی می‌زنند. موهای خود را می‌کَنند.
اختلال گویائی از علائم حتمی این بیماری است و تقریباً یک سوم مبتلایان لال هستند. آنهایی که صحبت می‌کنند بعید است مکالمه را شروع کنند و یا آن را ادامه دهند. آنها ضمایر من و تو را قاطی می‌کنند. مثلاً می‌گویند" تو گرسنه‌ام". گفتارشان با پژواک‌گویی مشخص می‌شود، بدین معنی که کلمات یا عبارت‌هایی را که می‌شنوند، تکرار می‌کنند. در پاسخ به سؤال "اسم شما چیست" ممکن است بگویند: "اسم شما، اسم شما، اسم شما".
چند خصوصیت رفتاری عجیب و غریب، افراد مبتلا به اختلال اوتیسم را مشخص می‌کند:
به یک یا چند تمایل ثابت و نادیده گرفتن هرگونه تمایل دیگر، دل‌مشغولی شدید دارند.
به قسمت‌هایی از اشیاء، مانند لبه پایین پولیور، یا به اشیای متحرک، مانند پره‌های گردان پنکه علاقه زیادی دارند.
از تشریفات و کارهای روزمره انعطاف‌ناپذیر پیروی می‌کنند، و در برابر کوچکترین تغییر بسیار آشفته می‌شوند. برای مثال، هنگام باز کردن قوطی کمپوت، کودک مبتلا به اختلال فوق، ممکن است اصرار کند که دربازکن در جهت خاصی باشد و در غیر این‌صورت، از نوشیدن کمپوت خودداری می‌کند.
حرکات بدن معمولاً غیرعادی است و اطوارهای تکراری را شامل می‌شود. امکان دارد آنها دستان خود را تکان دهند، مکرراً دور خودشان بچرخند، خود راجلو و عقب تکان دهند، یا به رفتارهای زیان‌بخشی مانند سرکوبش بپردازند. رفتارهای واپس‌روی مانند قشقرق، ابراز خشم بچه‌گانه، و کثیف کردن لباس‌ها بسیار شایع است.

طول دوره و پیامدها
نشانگان کودکان مبتلا به درخودماندگی در طول زمان تغییر می‌کنند. اگر‌چه این کودکان برخی مشکلات را تجربه خواهند کرد، اما بیشتر نشانگان آن‌ها با افزایش سن به صورت تدریجی خفیف‌تر می‌شوند. برخی از این نشانگان مانند آسیب زدن به خود ممکن است در دوره نوجوانی وخیم‌تر شوند. در طول سال‌های آخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی، نابهنجاری‌هایی مانند حرکات کلیشه‌ای و تکراری، اضطراب و رفتارهای نامناسب اجتماعی رایج هستند. در این دوره صحبت کردن با ویژگی‌هایی مانند اظهارات تک کلمه‌ای، لحن صدای یکنواخت و با خود حرف زدن مشخص می‌شود. تعداد بسیار کمی از بزرگسالان مبتلا به درخودماندگی به سطوح بالایی از زندگی مستقل نائل می‌آیند. بیشتر آنها همچنان به خانواده یا مؤسسه‌های کمکی و حمایتی وابسته می‌مانند و شغل ثابت و دوستانی هم ندارند. آنها همچنان مشکلاتی را در برقراری روابط اجتماعی، رفتارها و علائق کلیشه‌ای محدود و توانایی‌های خواندن و نوشتن نشان می‌دهند.
علت‌های اوتیسم
هیچ نابهنجاری واحدی را نمی‌توان علت نارسائی‌ها و اختلال‌های مرتبط با درخودماندگی یا انواع مختلف آن از خفیف تا شدید دانست. اگرچه هنوز هم علت‌های اصلی و تشخیص درخودماندگی ناشناخته هستند، اما امروزه تقریباً این عقیده که درخودماندگی اختلالی عصبی- تحولی با علت‌های چندگانه است، به‌طور کامل پذیرفته شده است. برای کسب شناخت مناسبی از درخودماندگی،  باید ریشه مشکلات آن‌را در فرایندهای دوره‌های نخست تحول، تأثیرات ژنتیکی و یافته‌های عصب- روان‌شناختی و عصب- زیست شناختی در نظر گرفت.
درمان اوتیسم
اهداف درمان عبارت است از:
پرداختن به رفتارهایی که توانائی آنها را برای ادغام در مدرسه و تشکیل روابط معنادار با همسالان افزایش داده و احتمال  زندگی مستقل در بزرگسالی را بالا ببرند.
برای دست یافتن به این اهداف مداخلات درمانی در جهت موارد زیر بکار می‌روند:
افزایش رفتارهای پیش اجتماعی و اجتماعی قابل قبول، کاهش علائم رفتاری عجیب، کمک به رشد ارتباط غیر کلامی و کلامی. اصلاح زبان و جبران عقب ماندگی‌های تحصیلی نیز ضرورت دارد.
اگرچه ممکن است برخی از روش‌های درمانی رفتاری، آموزشی و پزشکی، یادگیری و رفتار برخی از کودکان مبتلا به این اختلال را تا اندازه‌ای بهبود ببخشند کنش‌وری آنها را به سطح بهنجار نزدیک سازند، اما هیچ درمان و شفای شناخته شده‌ای برای آن وجود ندارد. هدف بیشتر این قبیل روش‌های درمانی کاستن از مشکلات اصلی درخودماندگی، افزایش استقلال و کیفیت زندگی کودک، و نیز کمک به کودک و خانواده‌‌اش برای کنارآمدن مؤثر با این اختلال است. داروها می‌توانند برخی از نشانگان درخودماندگی را تسکین دهند. با این وجود، تاثیرات آنها محدود و از کودکی به کودک دیگر متفاوت بوده و در نشانگان و کاستی‌های اصلی درخودماندگی تغییری ایجاد نمی‌کنند.
قابل ذکر است که در نوع غیرعادی اختلال درخودماندگی که نشانگان دانشمند اوتیستیک نامیده می‌شود، فرد علیرغم محدودیت‌های شدید، مهارتی فوق العاده مانند توانایی انجام دادن عملیات عددی پیچیده دارد. برخی از دانشمندان اوتیستیک استعداد موسیقی استثنائی، استعداد هنری یا توانائی در حل معماهای بسیار دشوار دارند.
منابع
آسیب شناسی روانی، ریچارد پی.هالچین و سوزان کراس ویتبورن؛ ترجمه یحیی سیدمحمدی.
خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک براساس DSM V، ترجمه مهدی گنجی، انتشارات ساوالان.
روانشناسی مرضی کودک، اریک جی.ماش و دیوید ای. ولف؛ ترجمه دکتر پرویز شریفی درآمدی و حسین مرادی؛ انتشارات آوای نور.


تهیه و تنظیم: واحد مشاوره دفتر مرکزی مبتکران


جستجو