تمرین شماره 9: قالیچه سلیمون
|
سلام دوستان
امیدارم سال 95، سالی پر از معنا و اخلاق برایتان باشد. سال قبل با انجام تمریناتی سعی کردیم استعداد کشف روابط بین پدیده ها را در خود تربیت کنیم.
شاید هنوز هم برای بعضی ها این سوال مطرح باشد که چرا ایجاد رابطه بین پدیده ها و مفاهیم ظاهراً بی ربط، خلاقیت را افزایش می دهد. برای کمک به پاسخ یابی برای این سوال قسمتی از شعر با عنوان "قالیچه سلیمون!" دکتر قدمعلی سرامی که به راستی فردی خلاق و کم نظیر است، ارائه می شود. ببیند با در کنار هم قرار دادن اضداد، و ایجاد ارتباط بین آنها چه زیبایی درخشانی و خلاقانه ای را آفریده است.
بچه که بودیم همه چی صفا داشت شیطونی هم نشونی از خدا داشت
روزا تو کوچه، بازی کار ما بود رفیقمون، دار و ندارمون بود
یادم میاد گاهی اسه یه تیله دعوا می شد بین دوتا قبیله
باهم سر یک گردو جنگ می کردیم عرصه رو بر بزرگا تنگ می کردیم
واسه یه نون قندی یا یه کلوچه قشقرقی به پا می شد تو کوچه
حرفای مفت بار هم می کردیم مشت و لگد نثار هم می کردیم
اما هنوز غروب نکرده خورشید بازچشم تو به چشم من می خندید
بازم رفاقت قدیمو داشتیم سر به سر هم دیگه می گذاشتیم
درسته آشیانمون صفا داشت قهرامونم هزارتا ماجرا داشت
حلقه بودیم، بازی نگین ما بود همه¬ش دلامون توی کوچه ها بود
شب که می شد دنبال آب و دونه می آمدیم یکی یکی به لونه
هنوز فرو نرفته بود غذامون مادر بزرگ قصه می گفت برامون
قصه یک(مویز و چل قلندر) قصه (گل چه گفت با صنوبر)
قصه (خیر و شر) و (راه و بیراه) قصه (یوسف) که در اومد از چاه
قصه (چهل کره) و (چار درویش) قصه (مردی که گذشت از آتیش)
قصه هنوز نیومده به آخر دستمونو گرفته بود مادر
می گفت بخوابین که سحر در راهه غصه نداره اگه شب سیاهه
ادامه این شعر را می توانید در کتاب (کودکانه عارفان راستین)، نوشته دکتر سرامی بخوانید.
لطفاً پس از خواندن شعر، با استفاده از مهارتهایی که برای ایجاد ارتباط بین مفاهیم و چیزهای ظاهراً غیر مرتبط تاکنون به دست آورده اید، مفاهیم متضادی را شناسایی و در کنار و در ارتباط با هم قرار دهید و سعی کنید قطعه ای به شعر یا به نثر بنویسید.
کار با اضداد شما را خلاق تر خواهد کرد *بسم الله*
|