اخبار
شنبه، 14 شهریور 1394
 مشكلات دوره نوجواني

مشكلات دوره نوجواني

كشمكش بين استقلال و وابستگي:

با توجه به اينكه اين دوره، حد فاصل دوران كودكي و بزرگسالي است، از دست دادن حمايت‌هاي بي‌قيد و شرط والدين براي كسب احساس استقلال از يك طرف و لذت مورد حمايت و پشتيباني آنها بودن و همانطور كودك ماندن و بدون زحمت و دردسر، هميشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف ديگر، در نوجوان كشمكش دروني ايجاد مي‌كند و جنگ رواني عميقي در ذهن او به وجود مي‌آورد.

بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نيز از او توقعات متناقض دارند، گاهي او را به چشم يك كودك نگاه كرده و برخوردي تحقيرآميز دارند و گاهي هم توقعات از او بيش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او مي‌نگرند كه اين خود به كشمكش‌هاي دروني نوجوان دامن زده و او را با مشكل روبرو مي‌سازد.

 طغيان عليه مراجع قدرت:

نوجوان براي كسب استقلال عليه همه ي مراجع قدرت من جمله والدين و كادر مدرسه طغيان مي‌كند.

گاهي اوقات رفتارهايي عليه آنها از خود نشان مي‌دهد، درگيري‌هايي ايجاد مي‌نمايد و به اعمالي دست مي‌زند كه روابط او را با آنها و ساير مراجع قدرت به شدت تيره مي‌كند، مثلاً بگومگو مي‌كند، بحث و مجادله ي طولاني انجام مي‌دهد، بر خلاف خواسته ي والدين دير به خانه مي‌آيد، از انجام تكاليف درسي خودداري مي‌كند، سيگار مي‌كشد و حتي ممكن است دست به اعمال بزهكارانه هم بزند.

اين مورد در خانواده‌هاي با محدوديت زياد و يا مدارسي كه مقررات سخت و خشك را بدون نظرخواهي و مشورت با نوجوان اجرا مي‌كنند از شدت بالاتري برخوردار است.

 هويّت فردي :

يكي ديگر از مشكلات مهمي كه نوجوان با آن روبرو مي‌شود مساله ي تشكيل «هويت فردي» اوست. بدان معني كه سوال‌هاي متعددي درباره ي مفهوم زندگي، نقش او در اين زندگي، مفهوم مرگ و زندگي پس از مرگ و بطور كلي سوال‌هايي نظير، من كيستم؟ و به كجا مي‌روم؟ ذهن او را به خود مشغول مي‌نمايد كه بايد به آنها پاسخ دهد.

احساس هويت شخصي در نوجوانان كم‌كم براساس همانند سازي‌هاي مختلف گذشته ي آنها تكوين مي‌يابد. با ورود به دوره ي نوجواني ارزش‌هاي گروه همسالان و همچنين ارزيابي‌هاي معلمان و ساير بزرگسالان نيز مطرح است و هر اندازه ارزش‌هايي كه از طرف دوستان و همسالان ابراز مي‌شود با ارزش‌هاي والدين و معلمان هم‌خواني بيشتري داشته باشد به همان نسبت كار هويت‌يابي نوجوان آسان‌تر پيش مي‌رود.

چگونگي ارضاء نيازهاي جديد (جنسي):

رشد و نمو غدد داخلي و ترشحات هورمون‌هاي جنسي به نوجوان امكان برقراري روابط جنسي را مي‌دهد و انگيزه و كشش جنسي نسبت به غير هم‌جنس در او ايجاد مي‌گردد و از طرفي نخستين برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پريشاني خاطر همراه است. جوان تازه بالغ جديد تمايلات قوي و نامعلومي را احساس مي‌كند كه او را از جلدش خارج كرده و بسوي جنس مخالف مي‌كشاند. جهش‌هاي شديد محبت، عقب‌نشيني‌هاي توضيح ناپذير و حركات بدون دليلي كه او را آشفته مي‌سازد.

نوجوان مي‌‌خواهد اين همه انرژي را كه به وجود آمده و موجب هيجان او شده است را در جايي آزمايش نمايد، اما در عين حال نگران عواقب آن است. او بيداري و رشد تمايلات جنسي را دارد ولي هدف ندارد و چون غريزه ي جنسي كاملاً زيرزميني است، جهت‌يابي آن با كور مالي انجام مي‌شود و در افراد محجوب و كمرو نوعي اضطراب و گيجي ايجاد مي‌كند. در جوامعي كه آموزش ارضاء صحيح غريزه ي جنسي و راه‌هاي كنترل آن براي نوجوان آموزش داده نمي‌شود، اين مشكل مضاعف است و در اين‌جاست كه متاسفانه لغزش و سقوط در پرتگاه در كمين است.

 عدم كنترل بر رفتار و هيجانات ناشي از تغييرات جسمي و رواني دوران بلوغ:

به دليل رشد سريع جسمي و تغييرات مشهود در اندام‌هاي بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضي از رفتارهاي هيجاني و عدم كنترل او طبيعي است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دليل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بيني و يا عدم كنترل در دست‌هايش براي جابجايي خصوصاً اشياء ظريف از طرفي و عدم آگاهي و آموزش صحيح  او در مقابله با اين مسايل از طرف ديگر او را از نظر روحي تحت تاثير قرار داده به‌طوري كه در خود احساس بي‌كفايتي و حقارت مي‌نمايد كه همين امر موجبات اضطراب را در وي فراهم مي‌آورد.

ترس از آينده:

با پيدايش نيازهاي جديد در نوجوان و كشش به سوي ارضاي نيازهاي آني و مقطعي، آينده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصوير مي‌نمايد به طوري كه حتي چگونگي تامين اقتصادي و تشكيل خانواده براي خود در آينده و ازدواج و تحصيلات عالي را قله‌هايي دور از دسترس مي‌پندارد كه دستيابي به آنها براي او بسيار دشوار و در بسياري از موارد از محالات است كه البته نقائص تربيتي و آموزشي در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محروميت‌هاي شديد مالي خانواده به شدت و عمق اين مشكل نيز مي‌افزايد.

يكي از مهمترين مشكلات نوجواني اين است كه فرد قبل از اينكه به بلوغ اقتصادي برسد به بلوغ جنسي رسيده است و از طرفي چون به دنبال استقلال و كسب هويت جديد براي خود نيز مي‌باشد هميشه به فكر دستيابي زودتربه منافع اقتصادي است و در اين ارتباط مي‌بينيم نوجواناني را كه مدرسه و تحصيل را رها كرده و به دنبال شغل و كسب درآمد مي‌باشند و اين خصوصاً در جوامعي كه ارزش‌هاي انساني و معنوي جاي خود را به ارزش‌هاي مادي داده و شخصيت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد بسيار مشهودتر است و در اين ارتباط اوضاع و احوال‌اقتصادي- اجتماعي و بي‌ثباتي جامعه، جنگ، بيكاري، كمبود امكانات و فقر مالي خانواده از عوامل تشديد كننده ي مشكل محسوب مي‌شوند.

 تعارض بين خواسته‌هاي والدين و گروه همسالان:

در اين دوران، نوجوان تحت تأثير گروه همسالان مي‌باشد و والدين را مرتبط به نسل گذشته مي‌داند كه نيازها و خواسته‌هاي عصر حاضر او را درك نمي‌كنند. لذا نوجوان خود را در اين ميان كاملاً گيج احساس مي‌كند چون حاضر نيست كه محبت والدين را هم از دست بدهد. در چنين مواقعي نوجوانان بعضاً همانند هنرپيشه‌ها نقش بازي مي‌كنند تا از مقبوليت والدين و گروه همسالان، هر دو برخوردار شوند.

ترس و اضطراب:

ناتواني در سازگاري با موقعيت‌هاي جديد موجب تشديد ترس و اضطراب در نوجوان مي‌شود مانند: ترس از عدم موفقيت در امتحان يا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذيرش مسئوليت و ارتباط با جنس مخالف يا مورد پذيرش دوستان واقع نشدن.

 به هم ريختگي ارتباط با ديگران:

فشارهاي رواني، عاطفي و اجتماعي در اين دوران موجب مي‌شود كه نوجوان با خودش، با خانواده‌اش، با دوستانش و بطور كلي با همه رابطه‌اش بهم مي‌خورد و احساس كوچك شمردن خود و حقارت مي كند و حالت عصبي در او افزايش مي‌يابد
منبع