اخبار
یکشنبه، 20 آذر 1401
منحنی فراموشی و کاربرد آن در یادگیری؛ توصیه‌هایی برای افزایش ماندگاری آموخته‌ها

منحنی فراموشی و کاربرد آن در یادگیری؛ توصیه‌هایی برای افزایش ماندگاری آموخته‌ها

کار نیکوکردن از پُرکردن است. شنیده‌اید؟ همه می‌گویند که برای رسیدن به موفقیت و نتایج عالی باید دست تلاش و پشتکار را به هم بدهیم و حسابی زحمت بکشیم. این موضوع در مورد یادگیری هم صدق می‌کند. درباره این موضوع تحقیق و پژوهش هم انجام شده است. برای مثال، فردی به نام ابینگهاوس منحنی خاصی طراحی کرده و نامش را منحنی فراموشی گذاشته است. ایده او هم تلاش‌کردن، تمرین و تکرار برای یادگیری است. در این مقاله می‌خواهیم از نظراتش درباره پشتکار از اصول ثابت‌شده موفقیت، و منحنی فراموشی برایتان بگوییم. موضوع جذابی است. همراهی‌مان کنید.

 

منحنی فراموشی چیست؟
در سال ۱۸۸۵ میلادی (حوالی سال ۱۳۰۲ شمسی)، هرمان ابینگهاوس (Hermann Ebbinghaus) ایده‌ای با عنوان منحنی فراموشی مطرح کرد. این ایده همان تأکید بر اهمیت پشتکار و تمرین چندباره برای یادگیری بهتر بود. او برای آزمودن اهمیت تکرار در یادگیری، مجموعه‌ای از دروس و مواد آموزشی نه‌چندان مهم را گردآوری و شروع به تمرین و خواندن چندباره‌شان کرد.

نتیجه چه بود؟ زمانی که محتوای آموزشی را چندین و چندبار تکرار و تمرین کرد، هم به آن‌ها به‌شدت مسلط شد و هم فراموش‌کردنشان دیگر چندان ساده نبود. ابینگهاوس نتیجه گرفت که اگر چیزی را در بازه‌ای زمانی، زیاد تمرین کنیم، هم به ابعاد مختلفش مسلط می‌شویم و هم امکان اینکه از مغزمان فرار کند، اندک و اندک‌تر خواهد شد.

شاید فکر کنید که این ایده بسیار واضح است و اصلا نیاز به مطالعه و بررسی آن نبوده است؛ اما این‌طور نیست. در زمان ما ارزش تمرین‌ و تکرار برای یادگیری مشخص است. در آن زمان، ابنگهاوس از نخستین کسانی بود که به اهمیت تکرار برای توسعه حافظه واقف شد.

نتیجه مطالعات و بررسی‌های ابینگهاوس نموداری مشابه تصویر بالا بود. در واقع، او به کم‌رنگ‌شدن اطلاعات آموخته‌شده به‌مرور زمان توجه داشت و نموداری برای روند فراموش‌شدن اطلاعات پس از یادگیری طرح کرد. نمودار منحنی فراموشی نشان می‌دهد که اطلاعات به‌مرور زمان، به شکل تصاعدی از ذهن پاک می‌شوند.

نمودار معروف منحنی فراموشی ابینگهاوس چیست؟
منحنی فراموشی در قالب نموداری هم نشان داده می‌شود که روی محور افقی (محور ایکس)، تجربه‌ها قرار می‌گیرند. تجربه‌ها هم شامل میزان تلاش و زمانی است که صرف یادگیری می‌شود. روی محور عمودی (محور ایگرگ) هم یادگیری قرار می‌گیرد که شامل عملکرد و دانش است. این نمودار نشان می‌دهد که یادگیری با تمرین و پشتکار بیشتر و بیشتر می‌شود.

بعد از یادگیری کامل، ۱۰۰ درصد مطالب آموزشی در ذهن می‌ماند. اما به‌طور طبیعی و متوسط از این مقدار مدام کم و کمتر می‌شود. برای مثال، ۲۰ دقیقه پس از یادگیری، حدود ۶۰درصد اطلاعات آموخته‌ؤده در ذهن باقی می‌ماند و این عدد به‌ترتیب، بعد از یک روز و یک هفته به ۳۰ و ۲۵ درصد می‌رسد.

ابینگهاوس فهمیده بود که عواملی روی کم‌رنگ‌شدن آموخته‌های موجود در مغز به‌مرور زمان نقش دارند:

قدرت خاطره؛
مقدار زمان گذشته از آموختن.
قدرت خاطره
چه چیزهایی بیشتر در ذهن باقی می‌مانند؟ ابینگهاوس معتقد بود که اگر محتوایی که آموخته شده و در مغز قرار گرفته، به فرد یادگیرنده ارتباط زیادی داشته و برایش مهم باشد، میزان نگهداشت آن در مغز هم بیشتر می‌شود. در واقع، اگر محتوای آموختنی برای فرد معنادار و به او مرتبط باشد، دیرتر آن را فراموش خواهد کرد.

مقدار زمان گذشته از آموختن
پژوهش‌ها نشان داده که آدم‌ها، ۹۰درصد از چیزهایی را که یاد می‌گیرند، در عرض ماه نخست فراموش می‌کنند. پس زمان هم در میزان ماندگاری آموخته‌ها اثرگذار است.

اهمیت منحنی فراموشی
هرچند به نظر می‌رسد، منحنی فراموشی براساس ایده‌ای درست طرح شده است، هنوز هم کارشناسان در پِی پژوهش درباره یادگیری و یافتن راه‌های تازه برای افزایش بهره‌وری در یادگیری هستند. باید دقت کرد که آدم‌ها روش‌های یادگیری متنوعی دارند. بعضی‌ها از راه شنیدن می‌توانند به یادگیری کامل برسند و برخی دیداری هستند؛‌ یعنی یادگیری‌شان از راه نگاه‌کردن شکل می‌گیرد.

بنا به این موضوع، روش‌های مختلفی با محوریت فناوری هم به‌میان آمده‌اند تا به افراد برای یادگیری بهتر کمک کنند. البته باید دقت کرد که اگر راهی از پیش جواب داده و مؤثر است، به‌کارگیری آن عقلانی خواهد بود. روش تمرین‌وتکرار هم ایده خوبی است که جواب می‌دهد و باید به آن نگاهی پیگیرانه داشته باشیم.

دو نکته مهم در استفاده از منحنی یادگیری
این منحنی نشان می‌دهد که به‌طور متوسط، ۹۰درصد از چیزهایی که یاد می‌گیریم در ماه نخست یادگیری به فراموش می‌شوند. این فراموشی نتیجه تکرارنکردن است، نه اینکه خوب به مفاهیم و آموزش‌ها مسلط نشده‌ایم و آن‌ها را نیاموخته‌ایم. در استفاده از منحنی فراموشی باید به دو نکته مهم دقت داشته باشید. دو نکته‌ای که در ادامه برایتان خواهیم گفت.

۱. تمرینِ عملی، کلید حفظ آموخته‌هاست
پس از یادگیری چیزهای مختلف باید راهی برای به‌کاربستن آن‌ها به‌طور عملی وجود داشته باشد. عمل‌کردن به محتوای یادگرفته‌شده است که باعث حفظ آن‌ها در ذهن و آشنایی با ابعاد مختلفشان می‌شود. یادگیری در عمل و با تمرین‌های عینی معنا پیدا می‌کند. برای نمونه، در زمینه یادگیری الکترونیک و آموزش آنلاین می‌توان با امتحانات، فلش‌کارت‌ها و راه‌های تمرین عملی به یادگیری بهتر افراد کمک کرد.

اگر به یادگیرنده فرصتی برای پیاده‌سازی عملی محتویات آموزشی را بدهیم، به‌طور قطع، بهتر به مهارت‌ها و دانش موردنظر مسلط می‌شود. تمرین در کلاس‌های آموزشی و استفاده از روش‌هایی که طی آن‌ها، دانش‌آموزان می‌توانند دانش یادگرفته‌شده را به‌طور عملی تمرین کنند از مهم‌ترین نکاتی است که در استفاده از منحنی یادگیری به آن اشاره می‌شود.

۲. با یک‌بار آموزش چیزی آموخته نمی‌شود
در دنیای خیال، این امکان وجود دارد که یک‌بار چیزی را به کسی یاد بدهید و او همه پیچ‌وخم‌های مطلب را بدون تکرار و در همان بار اول یاد بگیرد. اما در واقعیت این‌طور نیست. برای یادگیری نیاز به تلفیق روش‌های آموزش وجود دارد و تمرین‌وتکرار است که ماندن اطلاعات آموزشی در ذهن را ممکن می‌کند.

پس اگر برنامه‌ای برای یادگیری یا آموزش دارید، حتما حواستان به این نکته باشد و اهمیت منحنی فراموشی را دست‌کم نگیرید. این‌روزها، با وجود انواع امکانات آنلاین آموزشی و روش‌های مختلف برای تمرین‌کردن بهانه‌ای برای کم‌کاری در این زمینه وجود ندارد.

چطور جلوی منحنی فراموشی بایستیم و نگذاریم که آموخته‌ها از یادمان بروند؟
حالا که می‌دانیم شیوه کارکرد حافظه و مغز چگونه است، باید آستین‌ها را بالا بزنیم و در این زمینه کاری بکنیم. چه کاری؟ در ادامه پیشنهاداتی مفید برای افزایش بازه نگهداری آموخته‌ها در حافظه گفته شده است:

۱. تمرین منظم و مداوم
ابینگهاوس به‌خوبی فهمیده بود که اگر می‌خواهیم آموخته‌هایمان در بازه زمانی طولانی‌تری در حافظه بمانند، نیاز به تمرین‌وتکرار داریم. هرچقدر که تعداد دفعات تمرین بیشتر شود، میزان کاهش ماندگاری آموخته‌ها کمتر می‌شود. بنابراین، برای اینکه حافظه‌تان در یادگیری تندوتیزتر شود، باید تعداد بازه‌های زمانی را که تمرین‌وتکرار می‌کنید هم افزایش بدهید. با تکرار مداوم است که آموخته‌ها در حافظه فعال باقی می‌مانند.

۲. شفاف‌سازی مطالب آموختنی
برای اینکه مطالب مختلف را به‌خوبی یاد بگیرید و در حافظه نگه دارید، نیاز به شفاف‌سازی آن‌ها دارید. در درجه نخست، باید بدانید که هدفتان از یادگیری چیست و موضوع موردمطالعه درباره چه چیزهایی صحبت می‌کند. بعد با کمک‌گرفتن از نمودارها، ویدئوها و ابزارهای کمکی، مطالب آموختنی را آن‌قدر شفاف کنید که یادگیری‌شان کاری نداشته باشد. گیمیفیکیشن (Gamification) یعنی تلفیق مواد آموزشی با بازی هم به یادگیری بهتر افراد کمک زیادی می‌کند.

۳. مرتبط‌بودن مطالب آموختنی
هرچقدر که میزان ارتباط مفاهیم آموختنی به خود را بیشتر درک کنید، یادگیری‌تان هم ساده‌تر می‌شود. باید بدانید که ارتباط آموخته‌هایتان با زندگی و کارتان به چه شکل است. هرچقدر که کاربرد مطالب را بهتر درک کنید، یادگیری و ماندگاری‌شان در حافظه‌تان هم بیشتر می‌شود. برای مثال، اگر مغز متقاعد شود که مطلب آموختنی به کارش کمک یا زندگی‌اش را به شکل واضحی آسان‌تر می‌کند، حتما از آموختن استقبال خواهد کرد؛ چیزی که به افزایش انگیزه برای یادگیری منجر می‌شود.

۴. در دسترس‌بودن محتوای آموزشی و تمرینی
هرچقدر دسترسی به محتوای آموزشی ساده‌تر باشد، امکان یادگیری هم بیشتر می‌شود. اگر امکان دسترسی به مطالب و امکان تمرین‌کردن داشت باشید، میزان تقویت ماندگاری مطالب در حافظه‌تان هم بیشتر می‌شود. برای نمونه، اگر امکان دوره‌کردن فایلی آموزشی در موبایل و تبلت فراهم باشد، در هر جا مثلا در زمان ترافیک می‌توانید به دوره‌کردن و تمرین مشغول شوید.

در آخر
منحنی فراموشی مطالب درسی و آموختنی‌های دیگر را شناختید. حالا بهتر درک می‌کنید که چرا گاهی احساس می‌کنیم که یادگیری‌مان اشکال دارد. واقعیت این است که بیشتر اشکالات از راه تمرین‌وتکرار رفع می‌شوند. فقط باید بدانیم که مغز و حافظه‌مان چطور عمل می‌کند تا با درک شرایطشان به بهره‌وری آن‌ها کمک کنیم.

منبع: چطور