مقالات مشاوره تحصیلی و آموزشی
دوشنبه، 17 فروردین 1394
افسردگی و راهکارهای مقابله با آن

افسردگی و راهکارهای مقابله با آن

 

 افسردگی از کجا شروع می‌شود؟

یکی از مهم‌ترین علت‌های افسردگی فکرهای غلطی است که این افراد دارند. مثلا این افراد فکر می‌کنند همه باید با آن‌ها دوست باشند. هیچ کس نباید از دست آن‌ها ناراحت شود. همه کارها را باید به بهترین نحو انجام دهند. در حالی که هیچ کدام از این فکرها درست نیستند. یکی از فکرهای غلط این افراد این است که سیاه و سفید فکر می‌کنند. یعنی همه چیز یا باید خوب خوب باشد یا بد بد است. مثلا در درس خواندن یا باید نفر اول مدرسه باشند یا اگر این طور نباشند پس حتما بدترین شاگرد مدرسه هستند. اگر کاری را بخواهند انجام دهند یا اصلا نباید آن را انجام دهند.
یکی دیگر از فکرهای اشتباه آن‌ها این است که یک اتفاق بد را به همه چیز نسبت می‌دهند. مثلا اگر در درسی نمره بدی بگیرند مطمئن هستند که حتما در همه درس‌ها همین اتفاق برای آن‌ها می‌افتد. اگر در فوتبال موفق نیستند در هیچ ورزش دیگری موفق نخواهند بود. این افراد هر اشکال کوچک را بسیار بزرگ می‌کنند و در عوض خوبی‌ها را کمتر می‌بینند. مثلا توانایی‌های خود را نمی‌بینند ولی در عوض همیشه اشتباهات و اشکالات خود را بزرگ می‌کنند.
وقتی کسی چنین فکرهای اشتباهی داشته باشد ظاهری کسل کننده و غمگین و ناراضی دارد. دیگران کمتر تمایل دارند با چنین فردی همراه باشند در نتیجه او بیشتر می‌شود، روابط اجتماعی را یاد نمی‌گیرد و دوستان بسیار کمی خواهد داشت. به دلیل کسالت و بی‌حوصلگی شور و نشاط ندارد و در درس‌ها عقب می‌افتد و از طرف معلم و خانواده تنبیه و توبیخ می‌شود. همین باعث می‌شود آن‌ها بیشتر باور کنند که هیچ استعدادی ندارند. روز به روز این احساس آنها تقویت می‌شود و بیشتر سرزنش می‌شوند و در نتیجه نسبت به خود احساس تنفر پیدا می‌کنند. اگر کسی خودش را قبول نداشته باشد نسبت به دیگران هم احساس خوبی نخواهد داشت. در ظاهر هم طوری رفتار می‌کند که یا دستپاچه و دست و پا چلفتی یا آدمی عصبانی و پرخاشگر به نظر می‌رسند. آن‌ها خیلی زود از کوره به در می‌روند و عصبانی می‌شوند. به دیگران زیاد نیش و کنایه می‌زنند و دیگران را زیاد مسخره می‌کنند.
همچنین نبود تشویق در محیط زندگی خانوادگی و آموزشی نوجوان از عوامل مهم در ایجاد افسردگی است. نوجوانی که به طور دائم در معرض تنبیه و توبیخ قرار بگیرد ترجیح می‌دهد از اطرافیان خود کناره‌گیری کند و شانس کمتری برای دریافت تشویق دارند. از طرف دیگر احساس خشم نسبت به افرادی که او را از تشویق محروم و یا تنبیه می‌کنند و ترس از بروز خشم و ناراحتی خویش منجر به درون‌ریزی و پرخاشگری می‌شود و چون این کار، انرژی روانی زیادی را می‌طلبد احتمال افسرده شدن را در فرد افزایش می‌دهد.

چگونه به خودمان و دیگران کمک کنیم؟

• دعا و ارتباط با خدا و کمک خواستن از او برای غلبه بر مشکلات بدون شک تاثیر زیادی در حل مشکلات دارد. اما نکته مهم این است که دعا نباید باعث گوشه‌گیری شود بلکه باید مقدمه عمل باشد. یعنی بعد از دعا و توکل بر خدا باید درست فکر کنید، برنامه‌ریزی کنید تا به تدریج کارها سرو سامان بگیرد. نباید این طوری فکر کنید که دعا و راز ونیاز کافی است.
 انجام فعالیت‌های ورزشی و کارهای هنری که ذهن و جسم را هم زمان به خود مشغول می‌کند بسیار مفید هستند. فعالیت‌های ورزشی و هنری احساس خوب و مثبتی در شما ایجاد می‌کنند و توجه‌تان را از افکار ناراحت کننده به سوی احساسات مثبت و خوشایند جلب می‌کنند. اگر انسان از نظر جسمی و بدنی خسته باشد با استراحت کردن، خستگی رفع می‌شود. اما اگر کسی افسرده باشد احساس افسردگی فقط با فعالیت بدنی و فکری از بین می‌رود.
• استفاده از نور طبیعی و مناسب و رنگ‌های شاد و ملایم در محیط خانه و مدرسه می‌تواند به طور غیر مستقیم در روحیه افسرده تاثیر بگذارد. همچنین ایجاد تغییرات کوچک و ساده در زندگی روزمره می‌تواند شما را از حالت یک نواختی و کسالت خارج کند و به سوی نشاط و تحرک سوق دهد.
 یکی از روش‌های بسیار مهم و اساسی، شناخت خود است. باید تلاش کنید تا فکرهای منفی و اشتباه خودتان را بشناسید و آن‌ها را اصلاح کنید و تغییر دهید. این کار باعث می‌شود جور دیگری به دنیا نگاه کنید و نسبت به دیگران و اطراف‌تان نظر مثبتی داشته باشید.
 در برنامه‌های روزانه خود فعالیت‌هایی را در نظر بگیرید که باعث سرگرم شدن شما می‌شود و به شما نشاط و سرزندگی می‌دهد. این بازی‌ها و سرگرمی‌ها را بشناسید و برای آن برنامه‌ریزی کنید. سعی کنید بیشتر به سمت سرگرمی‌هایی بروید که جمعی و خانوادگی است. زیاده روی در سرگرمی‌های فردی، گوشه‌گیری و انزوای شما را بیشتر می‌کند.
 یاد بگیرید که چگونه می‌توانید مشکلات و مسائل زندگی خود را حل کنید. هیچ مشکلی وجود ندارد که راه حلی نداشته باشد.
 باید به خودتان کمک کنید تا خشم‌تان را از خود به طرف مسائلی که شما را افسرده و غمگین ساخته است برگردانید. باید خشم خود را به صورت کنترل شده بروز دهید.
 به دیگران  وابسته نباشید و به تدریج سعی کنید توانایی‌های خود را تقویت کنید و قدر ارزش‌های خودتان را بدانید. البته همه ما انسان‌ها همیشه به یکدیگر نیاز داریم  بنابراین همکاری با دیگران و کمک به یکدیگر در زندگی اجتماعی ضروری است و وابسته نبودن به معنی قطع ارتباط با دیگران نیست.
• هدف‌هایی برای خودتان تعیین کنید که در حد توانایی‌های شما باشد. البته این به این معنی نیست که هدف‌های بزرگی برای خودتان انتخاب نکنید. اگر هدف‌هایی انتخاب کنید که در جهت علاقه و استعدادهای شما باشند و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی درستی انجام دهید و تا حد توان تلاش کنید می‌توانید به هدف‌های‌تان برسید.
 نگاه خوش بینانه و امیدوار به زندگی داشته باشید. افرادی که خوش بین و امیدوار بوده‌اند توانسته‌اند در سخت‌ترین شرایط به دیگران دلگرمی بدهند و وضعیت را بهتر کنند. به آینده امیدوار باشید. اگر در انتظار اتفاقات خوبی باشید و برای آن تلاش کنید حتما آن اتفاق می‌افتد.
 زندگی مجموعه‌ای از خوشی‌ها و ناراحتی‌ها و خوبی‌ها و بدی‌هاست. هیچ‌وقت نگاه مطلق نداشته باشید. همه افرادی که دور و بر شما هستند مثل خود شما خوبی‌هایی دارند و بدی‌هایی. سعی کنید خوبی‌های آن‌ها را بیشتر ببینید و اگر می‌توانید به آن‌ها کمک کنید تا بهتر شوند. البته سعی کنید قبل از همه خودتان را تغییر دهید.
 خودتان را دست کم نگیرید شما توانایی‌های زیادی دارید فقط باید آن‌ها را پرورش دهید و به عمل در آورید. شما هم مثل تمام آدم‌ها در زندگی خود موفقیت‌های زیاد و شکست‌هایی خواهید داشت. مهم این است که بدانید این شما هستید که با فکر خود زندگی‌تان را می‌سازید.
 گفته شد که یکی از علت‌های مهم افسردگی فکرهای غلط است. سعی کنید این افکار غلط را بشناسید و آن‌ها را تغییر دهید.
 هرگاه مشکلاتی برای‌تان پیش آمد ، قبل از اینکه افکار بد و مایوس کننده به سراغ شما بیایند، سعی کنید علت‌های اصلی که مشکل را به وجود آورده‌اند شناسایی کنید و از افراد با تجربه و مورد اعتماد خود کمک بگیرید. با شناسایی عوامل مشکل‌زا می‌توانید راه حل‌های مختلفی برای حل آن پیدا کنید.

منبع: برگرفته از کتاب چگونه با آرامش درس بخوانیم؟ انتشارات مبتکران

جستجو