اصطلاحات زبان انگلیسی
خانه
پرسش های متداول
تماس با ما
Toggle navigation
خانه
آشنایی
درباره شرکت مبتکران
رزومه شرکت مبتکران در یک نگاه
درباره مدیرعامل
افتخارات
پرسش های متداول
تماس با ما
About us
فروشگاه
مویدو
میچکا
بسته آموزشی
ثبت نام آزمون
معرفی خدمات آموزشی
آزمون های تشریحی
آزمون های دوره ای
آزمون تفکیکی
خدمات مشاوره
آزمون های تیزهوشان
آزمون های توصیفی
نمایندگی ها
نمایندگی های فروش و پخش کتاب
نمایندگی های آزمون
سفارش کتاب از مدارس
جذب نمایندگی آزمون
تور های آموزشی
تماس با واحد ارتباط با مدارس
تماس با واحد نمایندگی ها
پنل ارسال پیامک نمایندگی ها
پرتال آزمون
ثبت نام آزمون
فرصتهای شغلی
جستجو
بایگانی هدیه ی امروز :
اخبار جاری
|
آرشیو
|
جستجو
When there is a will there is a way
خواستن توانستن است.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Error is human
انسان جايزالخطاست
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
I put it down to experience
پشت دستم را داغ گذاشتم
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Chicken scrach
خرچنگ قورباغه نوشتن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Give someone lip service
شير كردن كسى با حرف
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
He/She is so behind
طرف شوته، پرته
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Put off
به تعويق انداختن Never put off tomorrow what you can do today. كار امروز را به فردا مسپار.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Get of someone's back
دست از سر كسى برداشتن Get off my back; I can't go anywhere. دست از سرم بردار من جايى نمىتونم برم.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Tit for tat
اين به آن در
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
It is all up with him
آب از سرش گذشته
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
shake a leg
عجله كن، تكون بخور Peter، you always take such a long time to ready, come on, shake a leg. پيتر تو هميشه چقدر طول مىدى تا آماده بشى، يالا عجله كن.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Not to have a leg to stand on
دليلى براى اثبات سخن خود نداشتن He won't have a leg to stand on,unless he can prove that ...
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Jump down someone's throat
يقهى كسى را گرفتن، با عصبانيت با كسى برخورد كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Get in someone's hair
كسى را اذيت كردن I know that the children get in your hair, but you should try not let it upset you so much. مىدونم كه بچهها اذيتت مىكنند اما بايد سعى كنى عصبانى نشى.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
look daggers at someone
چپ چپ به كسى نگاه كردن Don't you dare look daggers at me منو چپ چپ نگاه نكُنا !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
count me out
دور من خط بكش، روى من حساب نكن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
make yourself at home
اينجا را خانهى خودت بدان
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
نكتهاى در مورد would
به مثال زير توجه كنيد: _ I bought a very bad car. _ I would sell that car and buy new one. - من ماشين بدى خريدم- من اگر جاى تو بودم آن را مىفروختم و يكى جديد مىخريدم.در واقع جملهى دوم به شكل زير بوده كه در محاوره حذف شده است: ...
(ادامه)
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: نکته های کلی
Stop nagging
نق نزن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
That so lame
خيلى ضايع است.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
صفحه 14 از 17
ابتدا
قبلی
8
9
10
11
12
13
[14]
15
16
17
بعدی
انتها