اخبار
ﺳﻪشنبه، 24 شهریور 1394
چرا کودکان در « یادگیری » دچار مشکل می شوند؟

چرا کودکان در « یادگیری » دچار مشکل می شوند؟


عملکرد تحصیلی پایین، ضعف حافظه دراز مدت، بازشناسی ضعیف کلمات، پاسخ نامربوط به موضوع مورد بحث، استفاده از انگشتان به هنگام حساب کردن، حواس پرتی، فراموشی جزییات مهم، اعتماد به نفس پایین، نامنظمی حرکات چشم و عمل تکانشی از جمله ویژگیهای کودکان دارای اختلال در یادگیری است. مربیان و آموزگاران از دیرباز متوجه کودکانی بودند که در یادگیری مواد درسی مشکلاتی داشتند و در پیشرفت تحصیلی لازم، توفیق به دست نمی آوردند.
از همین رو همواره، معمای کودکی که دچار «اختلال یادگیری» بوده است مشغله فکری پژوهشگران بوده است، اما اولین قدم تحقیقی در این زمینه را در اواخر سالهای ۱۹۳۰ و اوایل ۱۹۴۰، روانشناسی به نام ورنرو دستیارش اشتراوس که یک متخصص اعصاب و روان بود، برداشتند. (فریار و رخشان، ۱۳۷۱)

تعریف اختلالات یادگیری
«اصطلاح کودکان دارای اختلالات یادگیری به کودکانی اشاره دارد که در یک یا چند مورد از فرایندهای اساسی روان شناختی از قبیل درک و فهم، استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری اختلال داشته باشند و این اختلال ممکن است خود را به صورت ناتوانی در شنیدن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی نمایان سازد.
این اختلالات ویژگیهایی مانند معلولیتهای ادراکی، آسیب مغزی، اختلالات خفیف مغزی، نارسا خوانی و زبان پریشی رشدی را در برمی گیرد. این تعریف کودکانی را که مشکلات یادگیری ناشی از معلولیتهای بینایی، شنوایی یا حرکتی، عقب ماندگی ذهنی، نابسامانیهای عاطفی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی دارند، شامل نمی شود» (لرنر، ۱۹۹۳).
به این ترتیب می توان برخی از ویژگیهای کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری را در زیر بیان کرد، اما این مسأله را نیز نباید از ذهن دور داشت که کودکانی در این گروه قرار می گیرند که مجموعه ای از نشانه های زیر را از خود بروز دهند:
عملکرد تحصیلی پایین، برتری حافظه کوتاه مدت، اختلالات زبان که شامل اختلال در زبان درونی، زبان دریافتی شنیداری، وارونگی کلمات، بازشناسی ضعیف کلمات، عدم تکامل زبان بیانی، اشکال در حافظه زبان گفتاری می باشد، همچنین اختلال درخواندن که می تواند به صورت اشکال در ترکیب اصوات، دیدن کلمات و ضعف در تجزیه و تحلیل کلمه ها مشخص شود.
چنین افرادی معمولاً به هنگام صحبت به موضوع مورد بحث پاسخ نامربوط می دهند، در هنگام حساب کردن از انگشتان خود استفاده می کنند، در نمادسازی مشکل دارند، حواس پرتی و فراموشی جزییات مهم، دستپاچگی، اعتماد به نفس پایین، نامنظمی حرکات چشم و عمل تکانشی (انجام کار بدون فکر) نیز از جمله ویژگیهای دیگر این گروه است. ضمن آنکه هماهنگی ضعیف چشم و دست، اشکال در جهت یابی، درک زمان و مکان و تخمین آن و همچنین بی توجهی و ناتوانی در تمرکز روی بخشی از موضوع، بخش دیگری از خصوصیات این کودکان است.
در کنار این ویژگیها، مهمترین مواردی که برای تشخیص افتراقی کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری از سایر کودکان استثنایی به کار می رود به شرح زیر است:
۱) این کودکان داری بهره هوشی تقریباً «متوسط» یا بالاترند.
۲) این کودکان از نظر حواس مختلف (بینایی، شنوایی و...) سالمند.
۳) این کودکان از امکانات محیطی و آموزشی نسبتاً مناسبی برخوردارند.
۴) این کودکان دارای نابهنجاریهای شدید رفتاری نیستند.
۵) پیشرفت آموزشی این کودکان به طور قابل ملاحظه ای از بهره هوشی، سن و امکانات آموزشی که از آن برخوردارند، کمتر است.
گروه بندی کودکان با اختلالات یادگیری
کودکان با دشواری حرکتی (آپراکسیال)
برخی از دانشمندان عقیده دارند که رشد متعادل توانایی های حرکتی، اساس یادگیری های بعدی را تشکیل می دهد. تعدادی از کودکان با اختلالات ویژه یادگیری، با وجود هوش طبیعی از نظر رشد حرکتی بسیار کندتر از کودکان عادی هستند.
کودکان با دشواری هایی در تشخیص و درک بینایی (آگنوزی بینایی)
این کودکان با اختلالات ویژه یادگیری گرچه از دیدکافی یا قدرت بینایی لازم برخوردارند، اما مشکلاتی در تشخیص و درک بینایی دارند.
کودکان با دشواری هایی در تشخیص و درک شنوایی (آگنوزی شنوایی)
این گروه از کودکان با اینکه از قدرت شنوایی کافی برخوردارند، اما در تشخیص تشابهات و تفاوتهای کلمات مختلف مشکل دارند.
کودکان با دشواریهایی در تکلم یا گفتار (دیس فازی)
کودکان با دشواری هایی در خواندن و هجی کردن (دیس لکسی)
«دیس لکسی» یا «نارساخوانی» اصطلاحی است که برای کودکانی که با وجود هوش طبیعی قادر به خواندن نیستند، به کار می رود. این کودکان ممکن است واژه های بسیاری را بدانند و به راحتی آنها را در مکالمه به کار بگیرند، اما قادر به درک و شناسایی نشانه های نوشتنی یا چاپی نیستند. بعضی از این کودکان حتی می توانند واژه ها را بخوانند، اما مفهوم آنها را نمی فهمند. این حالت را اصطلاحاً «هیپرلکسی»می نامند.
کودکان با دشواری های اساسی در نوشتن (دیس گرافی)
نوشتن یک عمل پیچیده است که شامل رشد ذهنی، مهارتهای حرکتی و بینایی است. کودکان با نارسایی ویژه یادگیری، با وجود داشتن هوش طبیعی، بسیار بد می نویسند. محققان عقیده دارند که بدنویسی این کودکان معمولاً به دلیل عدم هماهنگی حرکتی در آنان است.
کودکان با دشواری های اساسی در ریاضیات (دیس کالکولی)
این گروه از کودکان معمولاً در زمینه درک روابط فضایی دچار مشکل شدید هستند.بررسی دشواری های ریاضی این گروه از کودکان باید به مشکلات درک بینایی و تفکر آنها نیز توجه شود. (مریم سیف نراقی، عزت ا... نادری ۱۳۷۴)


منبع: آفتاب