پاسخ منفی به یک خواسته غیر منطقی که قادر به انجام آن نیستیم، به معنای خودخواهی ما نیست.
گوشی تلفن شما به صدا در میآید. دوستی سلام میکند و پس از خوش و بشی مختصر از شما درخواستی دارد، درخواستی که با شرایط زمانی، کاری، خانوادگی یا اقتصادی شما به هیچ وجه همخوانی ندارد. در معذوریت قرار میگیرید و تحت رودربایستیهای رایج فرهنگمان نمیتوانید تقاضای او را رد کنید. به او قولی میدهید که یا توانایی انجام آن را ندارید یا در صورت انجام آن دچار مشکلات متعددی خواهید شد.چند ساعت بعد مجدداً دوستتان زنگ میزند و پیگیر تقاضایش است. حالا دیگر وی به شکلی از شما طلبکار است؛ چون شما به وی قول دادهاید! این شروع یک تنش در زندگی شما است. شما یا قولی را که دادهاید انجام نمیدهید که موجب برهم خوردن رابطه شما با دوستتان و ایجاد تنش در روابط انسانی شما میشود یا آن را انجام میدهید که باعث تشنج و درگیری در زندگی شخصی یا خانوادگی یا ایجاد مشکلات شغلی، اجتماعی یا اقتصادی برای شما میشود.
پروفسور گرجی-استاد دانشگاه مونستر آلمان و مرکز تحقیقات علوم اعصاب نوشت: همه ما از این تجارب در زندگی مان بسیارداشتهایم. ولی آیا تا به حال به کلمه طلایی که از ورود شما به این جنگ روانی میتواند جلوگیری کند، فکر کردهاید: نه!
به طور حتم خیلی آسان تر است که به هر خواسته ای جواب مثبت دهیم؛ اما به چه قیمتی؟ در بسیاری از موارد گفتن یک نه در ابتدای کار تضمین سلامت روانی شماست و از غوطه ور شدن در ورطه تنشها جلوگیری میکند. بایستی یاد بگیریم که پاسخ منفی به یک خواسته غیر منطقی یا تقاضایی که قادر به انجام آن نیستیم، به معنای خودخواهی یا بی معرفتی ما نیست.
اینکه شما تنها در شرایط مناسب حاضر به کمک به دیگران هستید به این معنا نخواهد بود که بایستی به هر خواستهای آری بگویید. بسیاری از ما در صورتی که پاسخ منفی به درخواست دوست یا یکی از اقواممان بدهیم، به نحوی دچار عذاب وجدان یا شرمساری میشویم. تمرین کردن برای پاسخ منفی در مقابل خواستههای غیرمنطقی میتواند به شما این اعتماد به نفس را بدهد تا بدون آن که احساس بدی در شما ایجاد شود از شر تنشهای ناخواسته و بیمورد در زندگی تان رهایی یابید. گاهی به کار بردن جملاتی نظیر «شرمنده ام، قادر به انجام این کار نیستم» پرونده درخواست نابه جای اطرافیان را به طور کامل میبندد. سعی نکنید تا با بهانه تراشیهای غیر واقعی برای مدت کوتاهی از این درخواستها رهایی یابید، چرا که در خواست کننده راهی برای تحمیل خواسته اش به شما پیدا خواهد کرد.
اگر کسی از شما تقاضای قرض گرفتن پول یا انجام کار غیر متعارف یا غیرقانونی کرد، سعی نکنید با جملاتی نظیر «الان پول ندارم … شاید تا چند هفته دیگر» یا «فعلاً در مسافرت هستم، بگذار برگردم» به طور موقت از وی فرار کنید. او دوباره شما را پیدا میکند و مجدداً شما را تحت فشار و تنش قرار میدهد. «نه» ای را که بعد از چند روز یا چند هفته تنش مجبور به گفتن آن هستید، همان اول بگویید و روح و جان خود را خلاص کنید.
در گفتن کلمه «نه» بایستی صریح و صادق بود و آن را با رعایت ادب به دیگران اظهار داشت.
این مشکل در بسیاری از موارد به تربیت دوران کودکی بر میگردد. بسیاری از ما در دوران کودکی هنگامیکه به درخواست نامعقول یکی از بزرگترها پاسخ «نه» میدادیم، از طرف والدین و اقوام متهم به بی ادبی و گستاخی میشدیم و گاهی با تنبیههایی نیز روبرو میشدیم. این همان جایی است که کلمه «نه» با احساس ترس، گناه و بی کفایتی در وجود ما گره خورده است. این احساس ناخوشایند گاهی چنان وجود ما را در بزرگسالی به تصرف خود در میآورد که فارغ از وظایف اصلی زندگی و خدماتی که بایستی به خود یا خانواده بدهیم، تبدیل به پادویی برای دیگران میشویم. رد درخواستهایی که توانایی انجام آن را نداریم یا مایل به انجام آن نیستیم، در را به روی فرصتهای جدید در زندگی ما باز میکند، زمان کافی برای لذت بردن از زندگی شخصی را فراهم میکند و توانایی ما را در تمرکز بر وظایف اصلی زندگی افزایش میدهد.
تحقیقات بالینی نشان داده اند که دلایل اصلی ناتوانی در «نه گفتن» به عواملی همچون احساس نیاز در یاری رسانی به دیگران، ترس از بیاحترامی، سازگاری، ترس از درگیری، ترس از خراب شدن پلهای پشت سر، نگران از دست رفتن فرصت و … مرتبط است.
برای تمرین «نه گفتن»، میتوانید فهرستی از کارهای مهمیکه باید به آن بپردازید و جزو اولویتهای زندگی تان است، تهیه کنید. اول تمام توانایی تان را بر روی این کارها متمرکز کنید و اگر در پایان فرصتی داشتید، میتوانید صرف کمک به دیگران نمایید. کاغذی بردارید و از تمام موقعیتهایی که به خاطر یک «بله» گفتن بی مورد به تنش و اضطراب مبتلا شدید، فهرستی تهیه کنید. سپس سعی کنید خود را در موقعیت قبلی قرار دهید و پاسخ منفی متناسب با آن را بیابید. فراموش نکنید پاسخ تان بایستی صریح و قاطع باشد. این به شما کمک میکند تا در شرایط مشابه در آینده همیشه پاسخی مناسب در چنته داشته باشید. سعی کنید به ضربهای که تنش و اضطراب یک پاسخ مثبت به یک خواسته غیرمنطقی بر روح و روان و بدن شما و همچنین به خانواده و اطرافیان شما وارد میکند بیندیشید. این برای از بین بردن احساس گناه یا شرم بعد از «نه گفتن» بسیار کمک کننده خواهد بود.
سعی کنید در تربیت کودکان به نکتههای ذکر شده توجه کنید. به آنها یاد دهید که در چه مواردی بایستی با شجاعت و بدون ترس از تنبیه یا تحقیر حتی به نزدیک ترین افراد «نه» بگویند. منطقی بودن دلیل رد درخواست دیگران میتواند شرطی قابل قبول برای رفتار وی باشد. تحقیقات نشان داده است که قدرت «نه گفتن» از کودکان در مقابل بسیاری از صدمات از جمله سوءاستفاده جنسی محافظت می کند.
در گفتن کلمه «نه» بایستی صریح و صادق بود و آن را با رعایت ادب به دیگران اظهار داشت. در این صورت احتمال اینکه در خواست کننده از پاسخ شما رنجیده شود به حداقل خواهد رسید. برای شما که یاد نگرفته اید «نه» بگویید، در ابتدا گفتن آن خیلی سخت خواهد بود. ولی نگران نباشید، تمرین کنید. با اولین «نه گفتن» چنان احساس قدرتی وجود شما را فرا میگیرد که لذت آن به شما توانایی رد درخواستهای غیر منطقی یا ناممکن بعدی را خواهد داد. مطمئن باشید آدمهایی که قدرت گفتن این کلمه طلایی را دارند، زندگی آرام تر و بی دردسرتری را تجربه میکنند و کمتر در دام تنش و اضطراب گرفتار میشوند.