اخبار
پنجشنبه، 23 اردیبهشت 1395
 چرا به گستاخی محکوم شده اید؟

چرا به گستاخی محکوم شده اید؟



اگر شما هم همراهی چون گستاخی رو انتخاب کرده اید و با این روش می خواهید به اهداف تان برسید، سخت در اشتباه هستید، مطمئنا تا چند وقت دیگر، همه آدم های دور و برتان را فراری می دهید.

قاطع، نه گستاخ
آدم های قاطع می گویند: «همان طور که قبلا هم اعلام کرده بودم، برای تمام کردن این کار فقط تا آخر هفته وقت داریم و کسانی که کارشان را تمام نکنند، طبق توافق های قبلی جریمه می شوند.»
آدم های گستاخ می گویند: «مگه نگفتم این کار باید تا آخر هفته تموم شه؟ تو همه چیز را شوخی می گیری و صلاحیت انجام این کارها را نداری!»
می ترسید حقوقتان را نادیده بگیرند و به نظراتتان احترام نگذارند؟ احتمالا راهی که برای محافظت از حق و حقوقتان را پیش می گیرید، برخورد تهاجمی و دست پیش گرفتن است؛ اما نه! راهی که انتخاب کرده اید شما را به هدفتان نمی رساند. آنچه برای محافظت از حقوقتان نیاز دارید، برخورد قاطعانه  است، نه برخورد کردن با چاشنی بی ادبی. شاید بپرسید که برخورد قاطعانه، چه تفاوتی با اخم کردن، کلفت کردن صدا و بیان سرسختانه خواسته ها دارد؟
تفاوت این دو برخورد در این است؛ آدم های قاطع تنها با جدیت از حقوق خودشان محافظت می کنند، اما آدم های بی ادب، با چنین رفتاری به حقوق دیگران حمله می کنند.

رک، نه گستاخ
آدم های رک می گویند: «من اهل پوشیدن این رنگ نیستم. معمولا رنگ های تیره تر را برای انتخاب لباس می پسندم.»
آدم های گستاخ می گویند: «چه لباس زشتی پوشیدی! باعث شده سیاه و خسته به نظر بیای!»
به نظرتان این دو جمله چه تفاوتی دارند؟ به نظرتان گوینده این دو، کاری جز اعلام نظرش کرده؟ پس چرا گوینده اولی را بی ادب معرفی نمی کنیم اما جمله دوم به نظرمان بی ادبانه و توهین آمیز می رسد. ماجرا از این قرار است که گوینده در جمله اول، بدون حاشیه رفتن و با صراحت، نظرش را در مورد علایق و خواسته های خودش اعلام کرده؛ اما گوینده جمله دوم، پایش را از گلیمش بیرون گذاشته و با همین صراحت در مورد فرد مقابل و علایقش نظر داده است.

همدلی
آدم های رک، خودشان را قربانی خواسته دیگران نمی کنند. آن ها به راحتی می گویند: «من این غذا را نمی خورم!»، «نه! امروز وقت ندارم با تو بیرون بیایم!»، «متاسفم، من فعلا امکان پذیرایی از مهمان را ندارم!»؛ اما آدم های گستاخ به جای بیان مواضعشان، نظرها و خواسته های دیگران را تحلیل می کنند و بی آنکه از آن ها خواسته شود، در مورد دیگران و زندگی شان نظر می دهند.
آدم های همدل می گویند: «میشه کمک کنی تا این اتاق را مرتب کنیم؟»
آدم های گستاخ می گویند: «تمام روز روی مبل لم دادی در حالی که من مشغول کار بودم! وقت شه دست از تنبلی برداری و تکونی به خودت بدی»
همه ما خیلی وقت ها نیاز داریم که کسی دستمان را بگیرد و همراهی مان کند، اما چطور است که خیلی هایمان به این هدف نمی رسیم یا نمی توانیم دیگران را به داوطلب شدن در همراهی ترغیب کنیم؟

نکته سنج، نه گستاخ
آدم های همدل  خوب به حرف ها گوش می کنند و بعد می گویند: «درسته! البته می تونی از یک زاویه دیگه هم به این موضوع نگاه کنی...»
آدم های گستاخ می گویند: «نه اصلا این طور نیست! چرا چنین فکری می کنی؟ واقعیت اینه که...»
ماهر نبودنتان در گوش کردن ، نه تنها فرصت گوینده خوب و نکته سنج بودن را از شما می گیرد، بلکه به فردی گستاخ هم تبدیلتان می کند. آدم های گستاخ می خواهند تنها گوینده باشند و ارزشی برای حرف های دیگران قائل نیستند. آن ها از تک تک جملات آدم ها خرده می گیرند و بدون آنکه نکته های مثبت حرف هایشان را ببینند، تنها به مخالفت با حرف های دیگران می پردازند. و علاقه زیادی دارند که اطلاعاتشان را به رخ بشکند و داناتر از دیگران جلوه کنند.

سنگ صبور، نه گستاخ
سنگ صبورها می گویند: «می دونم توی موقعیت خوبی نیستی! رفتار نادرست همسرت هم ناراحتیت رو بیشتر کرده؛ اما شاید بهتر باشه کمی صبر کنی و لااقل فردا برای این موضوع تصمیم بگیری.»
آدم های گستاخ می گویند: «چطور شوهرت تونسته چنین حرفی بزنه؟ من اگه جای تو بودم همین حالا از اون خونه می رفتم!»
اگر به شما بگویند: «خودتان را جای دیگران بگذارید»، چه چیزی به ذهنتان می آید؟ از نظر ما آدم هایی که خودشان را جای دیگران می گذارند، سعی می کنند در کنار درک کردن احساسات آن ها، شرایط و محدودیت هایشان را هم درک کنند. آن ها با صادر کردن حکم های کلی، دیگران را مشوش نمی کنند و بیشتر از آنکه قاضی خوبی باشند، شنونده خوبی هستند؛ اما برای گستاخ ها، حکم دادن و قضاوت کردن از هر کاری راحت تر است.
راه های هوشمندانه تری برای کنار آمدن با افراد گستاخ وجود دارد،  در زیر به تعدادی از این روش ها اشاره می کنیم.

شاید خودمان هم مبتلا هستیم
شاید این بار نه ولی بارها شده است که خودتان هم گستاخی کرده اید. و البته این به آن معنی نیست که آدم بدی هستید. پس دفعه بعد که کسی با گستاخی با شما رفتار کرد، یادتان باشد که او هم درست مثل شما انسان است و بی ادبی او به این معنی نیست که آدم بدی است.

ببینید مشکل چیست؟
آدمها دلایل خاص خودشان را برای بی ادبی دارند. آرامش خودتان را حفظ کنید و از او سوال کنید، "من فکر می کنم رفتار شما غیرمحترمانه است. چرا چنین رفتاری با من داری؟"

خودتان وارد این داستان نشوید
دلتان می خواهد سر این فرد گستاخ داد بکشید؟ به هیچ وجه اینکار را نکنید. چنین کاری وضعیت را بهتر نخواهد کرد. چه آن فرد این رفتار را عمدی یا غیرعمدی نشان داده باشد، شما باید احترام خودتان را حفظ کنید و اجازه ندهید آن رفتار گستاخانه شما را تحریک کند.

پیشنهاد کمک دهید
بعضی از گستاخی ها بخاطر بدرفتاری است. اما خیلی وقت ها فردی که به شما بی ادبی و گستاخی می کند به این دلیل است که از چیزی خسته و درمانده است. و اگر در توانتان باشد که مشکل آن فرد را حل کنید، خواهید توانست بی ادبی او را به قدرشناسی تبدیل کنید.

با مهربانی برخورد کنید
اجازه ندهید که گستاخی دیگران باعث شود شما هم به همان روش پاسخ دهید. بهترین راه برای مقابله با گستاخی این است که رابطه دوستانه و محبت آمیز خود را حفظ کنید و به آن فرد فرصت دهید کمی آرام شده و رفتارش را با شما تعدیل کند.

منبع: تبیان