به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، هانیه پیراهنی داشت که روی آن یک عالمه چترهای رنگارنگ بود. او این پیراهن را خیلی دوست داشت و میخواست روز بعد آن را به بچههای مهد کودک نشان بدهد. وقتی آن را جلو آینه پوشید تا نگاهی بیندازد، تمام چترها خندیدند به جز چتر قرمز؛ اما هانیه ندید. پیراهن را درآورد و گذاشت توی کمد. بعد از رفتن هانیه، بقیۀ چترها از چتر قرمز پرسیدند چرا مثل آنها خوشحال نیست؟
جان گرفتن اشیاء، حرف زدن و جابهجا شدن آنها بعد از آنکه انسانها آنها را ترک میکنند یا جا میگذارند، نوعی روش داستاننویسی است که بسیار هم متداول است. گویی حیات اشیاء وابسته به وجود نداشتن انسانهاست. فکر میکنید دلیل این فرم نوشتن چیست؟
شاید بخشی از آن به خاطر این است که انسانها بیشتر از حد، واقعگرا هستند و تنها چیزهایی را قبول دارند که با جهان واقعی آنها همخوانی داشته باشد. شاید هم به این دلیل است که اشیا میترسند در حضور انسانها خودی نشان دهند؛ اما هر دلیلی که داشته باشد، ذهن خلاق نویسنده آن را ساخته و از بیجانانِ دنیای واقعی، جاندارانی گویا و متحرک خلق میکند. درست مثل چتر قرمز داستان پیراهن هانیه. او در غیاب صاحب پیراهن یعنی هانیه، جان میگیرد تا تجربهای تازه را از سر بگذراند.
چتر قرمز در داستان «چتری برای هانیه»، همان کودک است. کودک آتشپارهای (به قول قدیمیها) که دوست ندارد مثل بقیه باشد و نمیخواهد ساکت و آرام گوشهای بنشیند و از ترس اتفاقات هیچچیز را تجربه نکند. تندی رنگ قرمز چتر هم بیانگر فعالیت و تلاش و هیجان است. «چتری برای هانیه»، قصۀ خیالانگیزی است که به کودکان یاد میدهد به دنبال تجربههای تازه باشند؛ چرا که یک تجربه تازه میتواند از آنها انسان بالغی بسازد، درست مثل چتر قرمز پیراهن هانیه.
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
«همهجا تاریک شد. کمی گذشت، چشم چترها به تاریکی عادت کرد.
همه خوشحال بودند؛ اما چتر قرمز اخم کرده بود.
چتر قهوهای به چتر قرمز گفت: «انگار تو مثل بقیه خوشحال نیستی؟»
چتر قرمز گفت: «من دوست ندارم توی کمد باشم. دوست دارم بروم زیر باران و خیس بشوم… .».
انتشارات میچکا کتاب کودک «چتری برای هانیه» به قلم مرجان ظریفی با تصویرگری بهاره خدامی را به بهای ۶۸ هزار تومان ویژه گروه سنی ۷ تا ۹ سال منتشر کرده است.
منبع: ایبنا