در هنگام مطالعه درس ادبیات فارسی آن را میتوانید به بخشهای مختلفی تقسیم کنید. بخش لغات، املا، تاریخ ادبیات، دستور زبان، حفظ شعر و معنا کردن شعر، متن. خواندن هر کدام از این بخشها هم روش خاصی دارد... بخش لغاتبهترین راه تسلط بر لغات، یادگیری آنها در درون متن است. اگر سعی کنید واژههای جدیدی را که در کتابهای فارسی به وفور با آنها برخورد میکنید در متن و جملههایی که جا گرفتهاند، بیاموزید، آموختن آن میتواند بسیار ساده باشد. آموختن معنی تعداد زیادی لغت در حالی که جدا از هم هستند و ارتباطی به هم ندارند در مقایسه با آموختن لغات در جمله کار مشکلتری است. بنابراین برای آموختن معنی لغات بهتر است ابتدا یک بار متن درس را بخوانید و سعی کنید معانی لغات جدید را با توجه به متن درس حدس بزنید. بعد صحیح بودن حدسهای خود را کنترل کنید. حتما زیر کلمات مهم خط بکشید و معنای آنها را یا در بالای کلمه یا در حاشیه کتاب بنویسید. برای تکرار واژه ها و به خاطر سپردن معنی آنها جملهای را که واژه در آن به کار رفته چند بار بخوانید.
به هنگام برخورد به واژه جدید کمی فکر کنید و ببینید که آیا واژهای را میشناسید که با واژه مورد نظر ریشه مشترک داشته باشد. اگر چنین واژهای را به خاطر بیاورید آنگاه حدس زدن واژه جدید کار سادهتری خواهد بود. توصیه ما این است که دست آخر به بخش واژگان انتهای کتاب مراجعه کنید و سعی کنید تمام معانی یک لغت (واژه) را یاد بگیرید و تنها به معنی اول کلمه بسنده نکنید.
املا کلمات
املا اگرچه کار بسیار سادهای است، اما متاسفانه اشتباهات عجیبی در این زمینه دیده میشود. برای آموختن املا اولین و مهمترین توصیه، داشتن دقت است. در برخورد با لغات جدید کمی مکث کنید و چند لحظه به آنها دقت کنید. اگر فکر میکنید لازم است، یکی دوبار لغت را (به کمک حافظهتان) بنویسید. بیش از نود درصد لغتها به همین سادگی در حافظهتان ثبت میشود. در مورد لغتهایی که املای مشابه دارند یا نحوه خواندن آنها شبیه به هم است تدبیری بیاندیشید که تداخل آنها کمتر شود. مثلا بین آنها و کلمات دیگری که قبلا آموختهاید و با همان حروف نوشته میشوند، ارتباط برقرار کنید. فرض کنید که درباره املای واژه زلال (صاف)، ضلال (گمراهی) و ظلال (سایهها) تردید دارید که باید با (ز)، (ض)، (ظ) نوشت؟ هر یک از آنها را با واژه دیگری که با (ز)، (ض)، (ظ) نوشته میشود به کار ببرید: مثلا واژه زنبور آب زلال میخورد، ضررهای پیدرپی موجب ضلال مردم میگردد و ظرفها را در ظلال درختان گذاشتهاند. به این ترتیب هنگامی که به واژه زلال یا واژه ضلال یا ظلال بر میخورید، جملاتی که قبلا تجسم کرده بودید برایتان تداعی شده و در نوشتن آن دچار اشتباه نمیشوید.
علاوه بر این که با کمک گرفتن از معنای جمله میتوانید املای کلمات را حدس بزنید، فراموش نکنید که برای یادگرفتن املای کلمات نوشتن از روی درس و از روی جملهای که کلمات در آنها به کار رفته کمک زیادی به تقویت شما در این بخش میکند. جملهسازی با کلمات نیز روش دیگری است که به شما کمک میکند املای کلمات را خوب یاد بگیرید. دست آخر باید بگوییم هرچه بیشتر اهل مطالعه داستان و کتابهای غیر درسی باشید، خزانه لغات شما هم در بخش املا و هم در بخش معنای لغات بالا خواهد رفت.
تاریخ ادبیات تاریخ ادبیات شامل دو قسمت (تاریخ ادبیات ایران) و (تاریخ ادبیات جهان) است. این بخش به علت نامهای مختلف شعرا و نویسندگان و اسامی آثار آنها ممکن است فرّار باشد. برای یادگیری بهتر است به طریق زیر عمل کنید: برای خود جدول و یا فیشهایی تنظیم کنید و سر فصل جدول را به این ترتیب بنویسید:
نام شاعر یا نویسنده | عصر زندگی و آثار او | با این کار مجبور میشوید خلاصه این مطالب را تکرار کنید و در صورت لزوم بدون اتلاف وقت، آنها را بخوانید و به ذهن بسپارید. ناگفته نماند این بخش خیلی مورد توجه معلمان نیست و سوالهای خیلی زیادی از این بخش مطرح نمیشود (معمولا یک سوال نیم نمرهای).
دستور زبان
برای آموختن دستور زبان باید به این نکته توجه کنید که این موضوع تنها یک سری تعاریف نیست، بلکه باید تعریفها و نکات را بفهمید. به مثال توجه کنید و با تمرین آنها را در حافظهتان ثبت کنید. مطالعه متن درس نیز میتواند مفید باشد؛ زیرا با مطالعه متن با ساختار جملهها و کاربرد انواع قواعد دستوری آشنا میشوید و آنچه را آموختهاید تکرار میکنید.
معنی کردن شعر یا متن
توانایی انجام این کار مستلزم تسلط بر معنای واژههای به کار رفته در متن یا شعر است اما هیچگاه معنی متنها و شعرها را به صورت کامل ، کلمه به کلمه در کتاب یا دفتر خود ننویسید بلکه منظور و پیام جملههایی را بنویسید که مشکلتر به نظر میآیند یا مفهومی یه جز آنچه که ظاهر کلمات نشان میدهد، دارند. برای معنی کردن اشعار و متون کهن، توجه به روش بازگردانی قابل ذکر است. طبق این روش چنین عمل می کنیم:
الف) ارکان دستوری را در جای خود قرار میدهیم. برای مثال اگر فعل در اول جمله آمده است آن را در آخر جمله میآوریم. ب) اگر عناصر تاریخی در متن یا شعر وجود دارد، برای آن عناصر، معادل امروزی انتخاب میکنیم. مثلا به جای (او) که در گذشته برای غیر جاندار به کار می رفته است (آن) قرار میدهیم. ج) لغات دشوار را معنی میکنیم. د) مضامین و مفاهیم را کاملا منتقل میکنیم. در ضمن اگر مفاهیم کنایی نیز در متن وجود دارد آن مفاهیم را نیز معنی میکنیم.
حفظ شعر
برای حفظ شعر بهترین روش این است که ابتدا بیت اول شعر و بعد بیت دوم آن را حفظ کنید و سپس هر دو بیت را با هم تکرار کنید. به همین ترتیب تا آخر برای حفظ شعر، خواندن آن با صدای بلند بسیار مفیدتر از آهسته خواندن است؛ زیرا به این ترتیب وزن و آهنگ شعر به خاطر سپردن آن را سادهتر میکند. همچنین توجه به مفهوم شعر در هنگام حفظ آن نیز مانع فراموش کردن بعضی از ابیات و جا افتادن آنها میشود.
محمدجواد مرشدی - کارشناس ارشد مشاوره تحصیلی
|