وقتی با مشکلی برخورد میکنی آیا حس میکنی که میتونی تمام تلاشتو به کار ببندی برای رفع مشکل یا خودت را شکست خورده میبینی ؟ یا با خودت میگی که خواستن توانستن است و یا در توانمند بودنت برای شکست مشکلات شک میکنی؟ خودکارآمدی یا همان باور خود نسبت به توانمندیها برای حل مشکلات و غلبهکردن بر آنها میتونه در حسی که نسبت به خودمون داریم تاثیرگذار باشه و برای اینکه ما رو به هدفمون برسونه نقش بسیار مهمی داشته باشه. نقش خودکارآمدی همهی افراد میتوانند هدفی که دوست دارند و میخواهند رو به دست بیارن یا خیلی از مسایل و تغییر بدن وچیزهایی که دوست دارند رو به دست بیارن ولی با این حال بیشتر افراد میدونند که عملکردن این برنامهها و نقشها خیلی هم کار سادهایی نیست.خودکارآمدی میتونه نقش مهمی در نحوهی برخورد افراد با هدفها و مشکلات و کارها داشته باشد و تاثیرگذار باشد. حالا میخواهیم بدانیم که خودکارآمدی چگونه به وجود میآید؟
1- تجربههای موفقیتآمیز : تاثیرپذیرترین راه برای به وجود آمدن حس قوی کارآمدی از طریق تجربههای موفقیتآمیزه این که بشه و بتونیم کارهایی موفق انجام بدیم حس خودکارآمدی افراد را تقویت میکنه البته اگه نتونیمی کاری رو به طورکامل انجام بدیم باعث میشه حس خودکارآمدی ما کم بشه و ضعیف بشه. 2- الگو برداری اجتماعی: خودکارآمدی زمانی به وجود میآید که موفقیت فردی را در سرانجام رساندن کاری ببینم . وقتی کسی مثل خودت را می بینی که با تلاش موفق شده به این نتیجه میرسیم که تو هم توانایی لازم برای موفق بودن در کارهای مشابه را داری. 3- تشویق اجتماعی: شنیدن تشویق و ترغیب به ما کمک میکند تا از تردیدهایی که نسبت به خودمون داریم فاصله بگیریم و تمام تلاش خودمون را در مورد کاری که پیش رو داریم متمرکز کنیم. برای همین داشتن مهارت و توانایی لازم برای رسیدن به موفقیت تشویق است که میتواند تاثیرگذار باشد. واکنشهای روانشناختی:وضعیتروحی و عاطفی واکنش فیزیکی و سطح استرس میتونه روی احساس فرد نسبت به قابلیتهاش در یک موقعیت خاص تاثیرگذار باشه به عنوان مثال استرس و نگرانی شدید قبل از صحبت کردن در جمع میتونه منجر به ی حس خودکارآمدی ضعیفی در فرد بشه .
بهناز عظیمی - واحد مشاوره مبتکران
|