● مقدمه
اگر شغل شما معلمی باشد، بدون شک گهگاه دانشآموزانی در کلاس شما بودهاند که با وجود این که تدریس شما برای همه ی کلاس یکسان بوده است، در یک یا چند درس از دیگر شاگردان کلاس عقب افتادهاند. آیا این شاگردان عقب مانده ی ذهنی هستند؟
غالبا اولین تصور در ذهن معلمین همین کلمه ی عقب ماندگی ذهنی است. اما با کمک صاحب نظران تفاوتهایی بین عقب ماندگی ذهنی و عقب افتادگان درسی مشاهده نشده است که به پیدایش گروه دیگری از دانشآموزان انجامید به نام "اختلالات یادگیری."
● اختلال یادگیری چیست؟
اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاسته است که بهطور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوش انها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار میکنند. درخانه نیز یاری های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و بهویژه نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آن ها را در گروه جدیدی به نام دانشآموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانشآموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیت های ادراکی، آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی درکار مغز، نارسخوانی و را در بر میگیرد. این تعریف آندسته از دانشآموزان را که به دلیل معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقبماندگی ذهنی یا محرومیت های محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند، شامل نمیشود.
باید یاد آور شد که ناتوانیهای یادگیری با اصطلاحهایی چون خواندن جبرانی یا دیر آموزی مترادف نیست. این تعریف بهطور اخص از کودکان و نوجوانانی یاد میکند که بهشدت دچار ناتوانیهای یادگیری بخصوصی هستند. دانشآموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژهای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرینهای مخصوص، غیر معمول و با کیفیتی غیر عادی سر و کار داشته باشند این امر جدا از شیوههای آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده میکنند. وظیفه ی متخصصین در این زمینه این است که عهده دار جبران ناتوانی یادگیری بهخصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یاگروههای کوچک باشند.
● عوامل مؤثر در بروز ناتوانیهای یادگیری (سبب شناسی)
۱) عوامل آموزشی :
الف) تدریس ناکافی و ناصحیح
ب) محدود بودن محتوای برنامه ی درسی
ج) استفاده نادرست از روش ها، مواد و برنامه ی درسی
د) بیتوجهی به مهارتهای پیش نیاز جهت یادگیری
۲) عوامل محیطی:
الف) تغذیه، بهداشت، سلامتی
ب) تحریک حسی
ج) تحریک زبانی "امکان دارد اختلال های زبان ریشه بسیاری از ناتوانیهای یادگیری در خواندن، حساب و زبان نوشتاری باشد.
د) رشد اجتماعی و عاطفی
۳) عوامل روانی:
الف) ادراک و تشخیص ضعیف دیداری و شنیداری
ب) توانایی کم در تعمیم و سازمان دهی
ج) ناتوانی در بیان مفاهیم
د) کمبود مهارت های کلامی و حرکتی
و) حافظه ی کوتاهمدت ضعیف و ضعف در تکمیل
علت این عوامل ذکر شده در کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری نقایص زیربنای جزئی مغز یا مشکلات عصبی است.
۴) عوامل فیزیولوژیکی
۵) عوامل ژنتیکی
۶) عوامل بیوشیمی
۷) عوامل پیشهنگام و بعد از تولد
۸) تاخیر رشد
۹) نقص جزئی در کار مغز
● انواع ناتوانیهای یادگیری
تشابه اولیه ی کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، عدم قدرت آن ها در یادگیری است. اختلاف میان این کودکان تنها زمانی خود را نشان میدهد که انواع ناتوانیهایی که به آن مبتلا یند طبقه بندی میشود.
ویژگی های کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری بسیار منتوع است. بسیاری از این کودکان تنها در یک زمینه ی بخصوص دچار مشکلند. (مثلا حساب) در حالی که کودکان دیگر با مشکلاتی روبرویند که به چند موضوع درسی مرتبط است.
● علائم کودکان ناتوان در خواندن:
۱) حذف حروف یا کلمات ،مانند :خواندن لاک به جای پلاک
۲) اشتباه خواندن حروف به جای یکدیگر (حروف شبیهبه یک دیگر )
۳) وارونه خوانی
۴) درک نکردن معنی کلمه یا مطلب خوانده شده
۵) جابهجایی حروف یا کلمات در مطلب خوانده شده
۶) کندخوانی و شمردهشمردهخوانی
۷) ناتوانی در بخش و صدا کشی
۸) اختلال یا ناتوانی در تشخیص حروف ویژگیهای کودک ناتوان در نوشتن:
۱) شامل اشکالات ترسیمی (اشکال در نوشتن با دست)
- دانشآموز کلمات را بیش از حد کمرنگ میکند یا بیش از اندازه به مداد فشار میآورد.
- کلمات را یا خیلی نزدیک به هم یا خیلی با فاصله مینویسد
-کلمات را بیش از حد کوچک یا بزرگ مینویسد
- کلمات را بر عکس مینویسد.
۲) مشکلات مربوط به املاء
- در تشخیص صداهای یکسان و مشابه در نوشتن کلمه مشکل دارد مانند: (س، ص، ت، ط، ذ، ز، ض، ظ)
- حذف کلمه یا حرف در املاء
- اشکال به خاطر آوری در توالی حروف مثل سفره که سرفه مینویسد.
- نمی تواند کلمات را بهطور منظم بنویسد.
- نمی تواند جملات را بهطور منظم بسازد یا جملات را از هم جدا کند.
- شکل نوشتاری حروف را نمیتواند بهیاد آورد و بنویسد.
- املا را بسیار کند و آهسته مینویسد.
- از نوشتن املا امتناع میکند.
۳) اشکال در انشا
- اشکال در بکار بردن قواعد دستوری
- بی نظمی در بهترتیب قرار دادن کلمات
- عدم هماهنگی میان فعل و ضمیر مورد استفاده
- افزودن پسوندهای نادرست به کلمه
- عدم رعایت نقطه گذاری
- بی سامانی شدید متن نوشته شده
- ناتوانی در به تحریر در آوردن اندیشه ها
۴) علائم دانشآموزان ناتوان در ریاضی
- نا توانی در درک مفهوم تناظر یک به یک اعداد
- نا توانی درشمارش اعداد
- نا توانی در درک مفاهیم حجم هندسی مثل بزرگ، کوچک، بلند و کوتاه و مفاهیم انتزاعی مثل بیشتر و کمتر
- نا توانی در مرتب کردن اجسام بر حسب اندازهها و عدم پیوند میان نماد عددی و نماد حرفی
- نا توانی در تشخیص و درک تفاوت میان اعداد (۸ و ۷) و نا توانی در نسخه نویسی از اعداد واشکال
- نا توانی در درک ارزش مکانی هر رقم، نا توانی در انجام عملیات محاسباتی (جمع و تفریق، ضرب و تقسیم و...)
- نا توانی در درک هفته، ماه، سال، قرن، گفتن زمان، ارزش سکه و حل مساله
● سخن آخر
نقش معلمان کلاس عادی
بیتردید تأکید بر جای دادن دانشآموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری در کلاس عادی و جریان اصلی آموزش و پرورش نقش بااهمیت معلمان عادی در رابطه است. افزون بر آن معلمان کلاس های عادی طرف مشورت قرار میگیرند تا در کارشناسی و ارزیابی کودکان که امکان دارد بهصورت بالقوه در یادگیری نا توان باشند به متخصصان کمک کنند. معلم کلاس عادی باید ویژگیهای معمولی کودکان مبتلا به ناتوانی هایی یادگیری را بداند، بتواند عوامل آشکار مؤثر در کندی پیشرفت تحصیلی کودک را از بین ببرد یا در رفع آن هابکوشد. نکات ضعف و قدرت دانشآموزان را در مهارتهای بهخصوص گزارش کند و شیوههای کنونی آموزشی چون (نوع برنامه خواندن) را شرح دهد. بانک مقالات مشاوره تحصیلی
|