يكي ديگر از زمينه هاي افت تحصيلي دانش آموزان ناسازگاري ها يا سازش نايافتگي هاي رفتاري است. اختلافات رفتاري در ميان كودكان و نوجواناني كه افت تحصيلي دارند به مراتب بيشتر از دانش آموزان عادي است. بعضي از اختلافات رفتاري حتي موجبات افت تحصيلي به معناي دقيق كلمه يا به اصطلاح كم آموزي دانش آموزان تيزهوش را نيز فراهم مي آورد. به هر حال، ناسازگاري هاي رفتاري، همچون پرخاشگري، بيش فعالي، بي قراري، تخاصم، كم رويي شديد و انزواطلبي، در خود فروماندگي و بي توجهي از آفت هاي رشد مطلوب شخصيت و از عوامل موثر در افت تحصيلي است. اينگونه مشكلات رفتاري در ميان دانش آموزاني كه افت تحصيلي يا كم آموزي دارند به طور قابل ملاحظه اي بيش از ديگران است.
شرايط عاطفي و رواني:
شرايط عاطفي و رواني را مي توان به عنوان اصلي ترين عامل پيشرفت يا افت تحصيلي دانست. بسياري از دانش آموزان با اين كه از بهره هوشي بالاتر از متوسط و ظرفيت يادگيري قابل ملاحظه برخوردارند، اما صرفا به دلايلي از قبيل فرق عاطفي، انگيزه كافي، عدم پشتكار، فقدان اعتماد به نفس، عدم كفايت در ابراز وجود، كمي احساس خود ارزشمندي، كم رويي، نداشتن نگرش مثبت و قوي براي زندگي و تعارض رواني و غيره دچار بي اشتهايي تحصيلي شده و نمي توانند پيشرفت تحصيلي مطلوب داشته باشند.
اين قبيل بچه ها نيازمند تقويت اعتماد به نفس، بالابردن انگيزه و شناخت درماني هستند تا آن جا كه در حوزه شناختي ايشان نگرش مثبت و مولد نسبت به خود و محيط اطراف به وجود آمده از انگيزه غني براي تلاش بيشتر و ظاهر ساختن استعدادهاي بالقوه برخوردار شوند.
شرايط عاطفي و امنيت محيط خانواده:
خانواده يك نهاد اجتماعي كوچك است كه اولين كانون تربيتي دانش آموزان به حساب مي آيد. دانش آموز مقدار قابل توجهي از وقت خود را در آن مي گذراند. به نقل از شاروك (1967) مي گويد: «در محيط خانوادگي بيش از بهره هوش كودكان در موقعيت تحصيلي آنها موثر است.» شايد بتوان گفت مهمترين عامل موثر در شكل گيري نگرش دانش آموزان نسبت به تحصيل، خانواده است. اين كه والدين با دانش آموزان و درس و تحصيل او چگونه برخورد كنند و در الگوهاي تربيتي خود براي چه نوع رفتارهايي ارزش قائل شوند، يكي از اجزاي اساسي در شكل گيري نگرش دانش آموز نسبت به تحصيل است، چنانچه نگرش خانواده نسبت به مدرسه، معلمان و درس، منفي باشد و يا بين آن چه مي گويند و آن چه عمل مي كنند تفاوت وجود داشته باشد، طبيعي است كه به تدريج فرزند آنها نگرش منفي به درس و تحصيل پيدا خواهد كرد. در موارد بسياري علت افت تحصيلي و يا شكست تحصيلي به وجود اين گونه نگرش هاي منفي، تضادها، مساعد نبودن شرايط خانواده از نظر عاطفي و رواني و... بر مي گردد. پدران و مادراني كه درس را كاري بيهوده و اتلاف وقت تلقي مي كنند، همين نگرش را به فرزندان خود منتقل ساخته و براي پيشرفت درس آنها هيچ گونه كوششي انجام نمي دهند.
ارتباط بين اولياء و دبيران:
از جمله عوامل مهم ديگر در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان رابطه و هماهنگي بين اولياء و معلمان و مربيان مدرسه است. پيشرفت تحصيلي دانش آموزان قبل از هر چيز مستلزم برخورداري آنان از يك فضاي متعادل و هماهنگ در خانه و مدرسه است. محيط خانواده الگوهاي رفتار، احساس و تفكر صحيح را به دانش آموزان مي آموزد و در آنان انگيزه و رغبت براي تحصيل و كسب علم را فراهم مي سازد و مدرسه ضمن سامان دادن و هدايت كردن صفات رواني و رفتاري دانش آموزان براي يك زندگي سازنده و اخلاق اجتماعي، علم و دانش و مهارت هاي لازم را به آنان مي آموزد.
برنامه ريزي:
يكي ديگر از دلايل افت تحصيلي دانش آموزان نداشتن برنامه و برنامه ريزي درست است. بديهي است كه اگر دانش آموز 24 ساعت شبانه روز خود را براساس برنامه اي تنظيم كند، داراي فوايد بسياري خواهد بود. از جمله اين كه تمامي موضوع ها و فعاليت هاي زندگي روزمره را در آن گنجانده و اين طور نمي شود كه براي يك موضوع، فعاليت يا درسي خيلي وقت بگذارد و براي فعاليت ديگري وقت كم بياورد. ضمن آن كه هيچ گاه دچار بلاتكليفي و سردرگمي نيز نخواهد شد «راهكار».