روانشناسی تنبلی
از نظر روانشناسی اهمال کاری یا تنبلی یعنی به آینده محول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته ایم . به طور کلی به تعویق انداختن کار ، رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمیتوان از تاخیر در انجام کارها ، به تصویر و گمان بهتر ارائه کردن آنها دفاع کرد .
عقب انداختن کارها بلایی است که هزینه های زیادی هم دارد . موکول کردن کارهای آینده نه تنها موجب از بین رفتن بازدهی می شود. بلکه پشیمانی و تاسف و کاهش اعتماد به نفس را نیز به دنبال دارد. به تمام این دلایل ، روانشناسان علاقه مند که بدانند چه در ذهن می گذردکه باعث می شود انجام آنچه برای آن برنامه ریزی کردیم سخت شود . آیا ما طوری برنامه – ریزی شده ایم که کارها را به تعویق بیندازیم؟یک تیم بین المللی روانشناسی به رهبری سین مک کرا (sean Mc Crea) از دانشگاه کنستانز (Konstanz) در آلمان علاقه مند بودند تا بدانند آیا رابطه ای بین طرز تفکر ما در مورد کار و تمایل به عقب انداختن آن وجود دارد یا نه . به عبارت دیگر ، آیا احتمال دارد که ما برخی کارها را به لحاظ روانشناختی با فاصله بدانیم و در نتیجه به جای آنکه الان به سراغ آنها برویم بخواهیم آنها را در انتها انجام دهیم ؟
در این تحقیق به شیوه علمی درباره ی (( تنبلی و اهمالکاری)) یا (( به تعویق انداختن کار)) بحث شده علل و انگیزه های رفتاری آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته ، سپس را ههای عملی مبارزه با آن ارائه شده است.
واژه ((اهمالکاری)) ، (( تنبلی)) ، ((سهل انگاری)) (( مساحمه کاری)) و (( به تعویق انداختن کار)) معادل کلمه ی ا نگلیسی procrastination به کار رفته است. البته هیچ کدام مفهوم کامل را در بر نمی گیرد .
(( اهمال کاری)) رفتاری است فراگیر که بین افراد جامعه در سطوح مختلف از افراد عامی گرفته تا دانشمندان فرهیخته ، مصادیق ، مختلف آن دیده می شود . مطالب این تحقیق در عین استفاده ی کاربردی ، برای عموم افراد جامعه ، دانشجویان روانشناسی عمومی وبالینی ، علوم تربیتی ، مشاوره و راهنمایی و علوم اجتماعی مفید و سازنده خواهد بود .
چه تعداد تحصیل کرده ها به اهمالکاری و تنبلی عادت دارند و کارهای خود را از امروز به فردا می سپارند ؟ این سوال جدی است . چه کسی می تواند به آن پاسخ بدهد؟ قطعا هچ کس !حدس بر این است که 95% مردم به این بیماری مبتلا هستند.
اگر ضرب المثل عامیانه فارسی را مرور می کنیم به موارد جالب توجهی بر می خوریم ، که در آن " نشانه " هایی از ویژیگی های فرهنگ ایرانی نمود پیدا کرده است ؛ " چو فردا شود ، فکر فردا کنیم " ،"جور مرا بکش "، " نان گدایی را گاو خورد دیگر به کار نرفت" این طفل یکشبه ره صد ساله می رود"، "هرچه پیش آید خوش آید" " جیم شدن " و ... این ضرب المثل ها بیان کننده خصوصیتی از فرهنگ ایرانی است و آن چیزی نیست جز "تنبلی" آیا ایرانی ها تنبل هستند ؟ آیا ایرانیان تنبل تر از مردمان دیگر نقاط جهان هستند؟ اینپرسشی است که بارها مطرح شده است و بسیاری از پژوهشگران ایرانی معتقدند یکی از خصوصیات ایرانیان تنبلی هست . نتایج تحقیق تطبیقی نشان می دهد که میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی و آفریقایی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی هستند .
در بین بیشتر مشکلات ایرانیان و مشخصه های که کم و بیش ، از آنها با عنوان آسیب فرهنگی و یا اجتماعی یاد می کنند ، خصوصیتی اخلاقی را مشاهده می کنیم که به اعتقاد برخی از صاحب نظران ، بسیاری از ویژگی های نامطلوب ما بر روی آن سوار شده است و در فرهنگ و خصلت جمعی ما بسیار ریشه دارد. این خصوصیت اخلاقی ، تنبلی اجتماعی است که بسیاری از عادات فرهنگی و صفات اجتماعی ما از آن مایه می گیرند و تغذیه می کنند .
آنچه روشن است (( تنبلی اجتماعی)) یکی از مهمترین ویژگی های رفتاری ناپسند ایرانیان است. این مساله بویژه در عدم تمایل به درس خواندن در مدارس ودانشگاهها ، و در کار اداری کارمندان ، در میزان بالایی تماشا ی تلویزیون در ایران به جای کتابخوانی ، ودر تمایل زیاد به استخدام در دستگاه دولتی و عدم تمایل برای کسب تخصص و مهارت و کار آفرینی ، در وجود تعطیلی فراوان سالانه ، در پدیده ای به نام بین التعطیلین ، و در موارد فراوان دیگر موجود است .
تنبلی چیست ؟
از نظر روانشناسی ، اهمالکاری یا تنبلی یعنی به آینده محول کردن کاری که تصمیم گرفتن به اجرای آن گرفته ایم. به طور کلی، به تعویق انداختن کار ، رفتاری ناپسندو ناراحت کننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمیتوان از تاخیر در انجام کارها ، به تصور و گمان بهتر ارائه کردن آنها دفاع کرد. اهملکاری به هر شکلی که باشد ، رفتاری نا مطلوب و نکوهیده است که به تدریج در وجود انسان به صورت تعادل در می آید ، پس با آن مبارزه کنید ، زیرا پیامدهای تاخیر در کار، برای خود شخص نیز رنج آور است و احساسی که از این تاخیر در او ایجاد می شود، علوه بر زیا نهای پیش بینی شده و نشده ،شرمساری و بیزاری از خویشتن را نیز در بردارد.
از نظر آماری ، این عادت نزد بیش تر مردم رایج است و بسیار نادرند کسانی که دچار این بیماری نباشند . عادت به تعویق انداختن کار ، در انسان نظیر بسیار از عادتهای دیگر همچون پرخوری و سیگار کشیدن ، جنبه فراگیر دارد و مردم با این زبان آنها آگاه هستند ، با این وجود از کنارش بی توجه می گذرند.
ما عادت داریم برای خطاهای خود از جمله تاخیر در کارها ، به عذر و بهانه و منطقی جلوه دادن آن رو می آوریم ، در نتیجه با این کار خود ، به تجدید و تقویت آنها کمک می کنیم . وقتی برای تعویق انداختن کارهای خود عذر و بهانه می آورید ، در حقیقت آن موجه جلوه می دهید و از عواقبش را از یاد می برید.
وجود نشانه های افسردگی ، خستگی ، سردرد های شدید ، بی خوابی ، فشار خون و زخم معده در وجود فرد اهمالکار ، گواه بر آن است که او می خواهد خود را از رنج اهمالکاری نجات دهد . او تنها میل به ترک عادت و سرزنش کردن خود برای رهایی از چنگال آن کافی نیست .
سه وجه مختلف اهمالکاری
1- خود شکوفایی : به خصوصیات فرد و هدف هایی که در زندگی به دنبال است ارتباط پیدا می کند.
- حفظ موقیعت شخصی : به تمام فعالیتهایی اطلاق می شود که فرد برای زندگی خود به کار می برد . همه وظایف شغلی و شخص او به منظور آنکه از زندگی خود هر چه بیشتر لذت ببرد ، در این تعریف قرارمی گیرد.
3- احساس عدم مسئوولیت درباره ی دیگران : در کارتان احساس مسئوولیت نمی کنید و در زندگی بتدریج دوستانتان را از دست می دهید . اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها به طور قابل ملاحظه ای با ماهیت کارهای مختلف ارتباط دارد
4- کلید واژه ها : در این روش بعد از درک مطالب ، به صورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید ودر واقع کلمه کلیدی کوتاهترین ، راحت ترین ، و پر معنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن مفهوم جمله تداعی شده ، نوشته می شود .
5- ارتباط دادن مطالب به صورت ساختاری : بعد از درک مطالب ، نکات مهم به زبان خودتان و به صورت کلیدی یادداشت می کنید و در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید . در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به آن ها مراجعه کرده و با دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بر روی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد ودرس خواندن را بسیار آسان می کند و بازده مطالعه را افزایش میدهد.
6- در موارد مورد نیاز می توان از ابزارهای کمک آمورشی که یادگیری آزاد ( یادگیری بیرون از کلاس درس مانند نوار های دیداری و شنیداری کتاب های خود آموز ، و ... ) محسوب می شود استفاده نمود .
7- باز آزمون : بارها شرایط آزمون را برای خود ایجاد کرده که با نحوه افزایش یاد آوری خود آشنا شوید و هم سرعت خود را سنجیده باشید و دیگر نقاط ضعف خود را شناسایی کنید.
گامهای افزایش یادگیری مطالعه
شرایط مطالعه مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفید ترو با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید:
1- آغاز درست : برای موفقیت در مطالعه باید درست آغاز کنید .
2- برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .
3- نظم و ترتیب : ا ساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد
4- حفظ آرامش : آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال می کند .
5- استفاده صحیح از وقت
6- سلامتی و تندرستی : عقل سالم در بدن سالم است
چند توصیه مهم :
1- باید سعی شود حداکثر زمان تمرکز را روی مطالب را بدست آورد ودر مراحل بعدی آن را کمتر کرد و حدود 10 الی 5 دقیقه جهت بسط دهی مطالب به مرور ذهنی مطالب پرداخت ( اگر به صورت تصاویر ذهنی باشد بهترین شیوه خواهد بود) سپس مجددا با همین روال به مطالعه ادامه داد .
2- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید ( خون رسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته می شود .
3- بایستی به ناتوانی های احتمالی یادگیری ( شناختی ، اجتماعی ، هیجانی) توجه نمود .
4- جهت بهداشت روانی فراگیر از مشاور استفاده کنیم .
5- از مثلث فراگیر ، والدین ، مربیان که کار آمد ترین شکل آموزش دادن است استفاده کنیم .
برخی منابع :
قرآن کریم.
زمینه ی روانشناسی . اتکینسیون و هیلگارد . ترجمه براهنی و همکاران
لورا برک ، روانشناسی رشد ، ترجمه یحیی سید محمدی .
انگیزش و هیجان مارشال ریو .
خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک .
استفاده از سایت های اینترنتی .
به طور کلی ، به تاخیر انداختن کارها از 3 ناراحتی منشا می گیرد :
الف) احساس خود کم بینی
و به طور نسبی هر کس در مواقعی احساس خود کم بینی می کند . یعنی شخصیت خود را در جایگاهی پایین تر ار آنچه هست می بیند واز این نظر دچار ناراحتی می شود یا اعتماد به نفس خود را ار دست می دهدو احساس بی ارزشی می کند . این احساس را از آن جهت در شخص ایجاد می شود که :
1- هر کس دوست دارد کارش را هر چه بهتر و کاملتر انجام دهد.
2- اعتماد و محبت دیگران را نسبت به خود جلب کند .
3- با رفتاری مجدانه بر تصورات باطل خود که از ضعف شخصیت سرچشمه می گیرد ، غلبه ورزد.
خصوصیات یاد شده در رفتار هرکس به طور نسبی دیده می شود.
گاهی به دلایل مختلف موفق نمی شوید که کارتان را به موقع انجام دهید و در نتیجه احساس شرمندگی می کنید. احیا نا به خودتان می گویید (( من آدم بدی هستم ، چون کارم را به موقع انجام ندادم )) خوب کسی در ارزش وجود خود شک می کند طبیعی است که آمادگی انجام کار خوب را ندارد.
از کار کردن نهراسید و تنها به خوب ارائه دادن آن توجه نداشته باشید ، چون همیشه قضاوت در برابر کار انجام نشده ، پوچ و بی حاصل است . اگر شما به آیده آل می اندیشید ، یعنی می خواهید هر کاری را به بهترین انجام دهید ولی نمی توانید ، طبعا ناراضی می شوید.
نارضایتی عاملی است که شما را از فعالیت بدی باز می دارد و دیگر حاضر نخواهید بود آن کار را ادامه دهید و این وضع شما را در ابتدا به صورت بهانه جویی و سر انجام عادت ظهور خواهد کرد . شما باید بدانید مقصود از کار ، انجام آن به به نحو احسن نیست ، هر کار خوب و ظاهرا بی ایراد ، خالی از نقص خواهد بود.
پس سختگیر نباشید و به خود اعتماد داشته باشید . یکی از دلایل بی علاقه گی ، عدم اعتماد به نفس است ، پس خود را باور کنید .
ب) پایین بودن سطح تحمل ( سر خوردگی)
یکی از علل سرخوردگی یا پایین بودن سطح تحمل ، به (( خود رسیدن)) و افراط است ؛ مثل افراط در خوردن ، افراط در خوشی ، زیاده روی در مصرف مواد مخدر و غیره . عوامل یاد شده موجب (( سرخوردگی)) نمی شوند ، ولی به تدریج زمینه را برای آن مهیا می کنند .
پر توقعی از یکی از عوامل مهم سرخوردگی است . دوست دارید در آزمون ادبیات انگلیسی حتما نمره 20 بگرید یا لا ا قل نمره 18و 19 در غیر این صورت ترجیح می دهید به تحصیلتان ادامه ندهید . این همان توقعی است که از آن یاد کردیم و طرز فکری است که شما را به تنبلی سوق می دهد ، زیرا ترس دارید که توقع شما در حد انتظارتان نباشد و به این دلیل کوشش و سعی لازم را به کار نمی برید و در نتیجه نسبت به کار بی علاقه می شوید.
در حقیقت ، توقع بیش از حد برای کسب موفقیت هر چه بیشتر ، شما را دچار ترس و فرار از کار کرده است .
هر گاه در کاری به نتیجه بالاتر از میزان استعداد و توانایی خود فکر کنید ، باید بدانید به ادامه آن تشویق شوید ، به بیزاری و انزجار از آن سوق داده خواهید شد ، به بیزاری و انزجار از آن سوق داده خواهید شد ؛ چرا که توانایی شما نمی تواند بیش از حد کارایی تان در آن نباشد . بدون واهمه درباره نتیجه به فعالیتهای خود بپردازید .
وقتی میزان توقع شما بیش از حد توانایی تان است ، کار برای شما شما کسل کننده خواهد بود.
تنها اشتغال به کار ، شما را از اندیشه های مزاحم نجات خواهد داد و بتدریج در میابید که به موفقیت گام بر می دارید ودر کارتان احساس بهروزی می کنید . شما در هر کاری که شروع می کنید ، باید از پیش خود را برای مواجهه با برخی مشکلات آماده کنید . این احتمال کاملا طبیعی و منطقی است . شما نباید با خود بگویید : (( به علت مشکلاتی که وجود دارد آن کار را دوست ندارم )) پس در مواجهه با مشکلات شکیبا باشید به خود تلقین کنید که می توانید آن رابه شکلی دلخواه انجام دهید . خود این فکر به شما نیرو می دهد که در جهت مقصود پیش بروید .
ج) خشم
بسیاری از تنبلی ها نتیجه خشم و پر توقعی است . مثلا شاگردی که از ترس مردود شدن ، انجام تکالیف درسی خود را به عقب می اندازد و از آن نظر که نمی تواند آن را به طور کامل انجام دهد . بهانه تراشی می کند . مثلا تقصیر را به گردن هم اتاقی خود می اندازد ، استادش را مقصر می داند که تکلیف مشکل برای او تعیین کرده است. والد ینش را مقصر می داند که او را به مدرسه برده اند و نسبت به معلمان و والدین خود احساس دشمنی می کند .
به جای اینکه از دست خود عصبانی باشد و خود را مقصر بداند ، همه تقصیر ها را گردن دیگران می اندازد !
به بررسی آماری که در این مورد به عمل آمده ، معلوم شده علت تنبلی در افراد ، پر توقعی و پایین بودن سطح تحمل آنها ست که به خصومت و تنفر آنها از اشخاص می انجامد.