4) شريک تقلب و تخليه هيجان: شايد برايتان جالب باشد اما گروه ديگري از دانشآموزان نه گرفتار انتظار بيش از حد والدين هستند نه فراموشي دست و پاي اطلاعاتشان را ميگيرد و نه در درس خواندن تنبلي ميکنند. اين دانشآموزان ميخواهند شريک ديگران در تقلب کردن باشند و هيجان اين کار آنها را به ميدان تقلب کردن و تقلب رساندن ميکشاند. گفته ميشود دانشآموزان بيشفعال و آنهايي که ميل به هنجارشکني دارند در اين گروه قرار ميگيرند.
5) شجاعت در تقلب: از چند گروه قبلي که بگذريم ميرسيم به گروهي که نه احتياجي به تقلب کردن دارند و نه ميلي به تقل کردن حتي از اين عمل بيزارند و ميترسند اما جوي که در کلاس وجود دارد باعث ميشود تا او هم تقلب برساند؛ روش جديد تقلب کشف کند و تقلب کند تا مورد تمسخر ديگران نباشد و به ترسو بودن متهم نشود.
تقلب را معني کن!
معناي تقلب چيست؟ تا به حال از خودتان پرسيدهايد! در معناي لغوي تقلب ميخوانيم: وارد شدن در کاري به نفع خود و به ضرر ديگري، حقه زدن و دغلکاري کردن. از کنار تقلب؛ حتي از کنار کلمهاش ساده نگذريد وقتي معنايي به اين وحشتناکي دارد: حقه زدن، دغلکاري کردن! شايد به نظرتان تقلب کردن دانشآموزان يک عمل ساده و حتي عادي بيايد که رزوي شما هم انجام دادهايد اما همين خطاهاي کوچکي که اتفاق ميافتادند کمکم بزرگ ميشوند؛ بزرگتر ميشوند و عدم توجه به آنها تبديل ميشود به تهديدي براي جامعه و ترويج فرهنگ تقلب و دروغ و از ديگران سوءاستفاده کردن، تقلب در مردسه؛ تقلب در رعايت نوبت صف اتوبوس، تقلب در انتقال حقيقت و ساده بگوييم تقلب يعني دروغي که نبايد ساده از کنار آن گذشت. نمره دروغين، مثل حرف دروغ است مثل عملکرد دروغ است که اگر حل نشود، درون ما و فرزندان و دانشآموزانمان نهادينه ميشود.
همانطور که شايد خيلي از ما تا به حال به معناي تقلب و تاثير آن روي زندگيمان دقت نکردهايم بچهها و دانشآموزان هم معناي تقلب را نميدانند و اين اولين و مهمترين و کاربرديترين راه براي جلوگيري از تقلب است.
روانشناسان توصيه ميکنند اگر متوجه شديد دانشآموز يا فرزندتان مدام در حال تقلب کردن است به جاي اينکه اول از همه شروع به مواخذه کردن او کنيد، اول معناي تقلب را براي او توضيح دهيد.
اگر دانشآموز يا فرزند شما بهگونهاي تربيت شده باشد که نسبت به اين مفاهيم
ـ دروغگويي، دزدي ـ احساس بدي داشته باشد وقتي متوجه شود اين نوع عملکردش هم به نوعي دروغگويي يا دزدي و فلان به حساب ميآيد: نيروي کنترل درونياش خودبهخود جلوي عملکرد نادرستش را ميگيرد.
بنبست تقلب
فکر ميکنيد چند درصد از بچهها در طول دوران تحصيل خود تقلب ميکنند؟ بر اساس آمار و نظرسنجي که چندي پيش انجام گرفته بيش از 80 درصد دانشآموزان تقلب ميکنند. در راس دلايلي هم که براي تقلبشان ميآورند فشار از طرف خانواده و مدرسه براي نمره خوب است.
پس اگر بخواهيم کوچه تقلب را براي هميشه تبديل به بنبست کنيم بايد:
1) تعريف درستي از نمره براي دانشآموز ارايه کنيم.
2) از هر دانشآموزي به اندازه ظرفيت خودش انتظار داشته باشيم.
3) به آنها بياموزيم به جاي حفظ کردن مطالب آنها را به صورت عمقي درک کنند.
4) تقلب را در چهره واقعي خودش به آنها نشان بدهيم.
5) اگر ميل به هنجارشکني را در آنها ميبينيد حتما آنها را به مشاور و روانشناس معرفي کنيد.
6) و بعد از همه اينها اولياي مدرسه به هيچوجه نبايد فضايي را فراهم کنند که امکان تقلب را به وجود بياورد.
7) به هيچوجه چشم خود را روي فردي که تقلب ميکند نبنديد و سعي کنيد با تفاوت گذاشتن بين نمرههاي واقعي و نمرههاي تقلبي بچهها را به اين سمت ببريد که نمره هرچه واقعيتر باشد ارزشمندتر است.
8 ريشه تقلب
1) نياز به جلب توجه و خودنمايي
2) ضعف درسي
3) فراموشي
4) ترس از والدين و اولياي مدارس
5) رواج تقلب و عادي جلوه دادن آن در مدرسه
6) اهميت بيش از حد به نمره
7) تنبلي و انتخاب راه ساده براي رسيدن به هدف
8) علاقه به هنجارشکني براي خالي کردن هيجان روحي
|