اخبار
یکشنبه، 22 مرداد 1396
هر چه می ‌خوانم، زود فراموش می‌کنم! بخش اول

هر چه می ‌خوانم، زود فراموش می‌کنم! بخش اول


یکی از مهم ‌ترین موانعی که بر سر راه یادگیری و آ‌موزش جویندگان علم و دانش قرار دارد، فراموشی  است. بدون شک، می ‌توان فراموشی را یکی از دلایل مهم عدم توفیق در یادگیری و رشد به حساب آورد؛ امری که بسیاری از دانش ‌آموزان با آن دست به گریبانند.
فراموشی چیست و چگونه می ‌توان آن را تعریف کرد؟
فراموشی به معنای دقیق کلمه، یعنی شکست در نگهداری یا از دست دادن اثر حافظه که عوامل گوناگونی ممکن است در آن نقش داشته باشند. ذکر این نکته لازم است که منظور از فراموشی در بحث ما، به هیچ وجه زاییده نقص مغز نبوده و فرض بر این است که مغز به طور طبیعی کار می‌کند.

علت‌ های فراموشی
1ـ بی ‌علاقگی:
اولین عامل فراموشی، بی ‌علاقگی به موضوع مورد مطالعه است. شکی نیست که علاقه ‌مندی به درس یا هر موضوع دیگری، در یادگیری و به خاطر سپردن موضوع، نقش بسیار مهمی دارد. این موضوع که برای اولین بار از سوی هربارت، فیلسوف و روان ‌شناس آلمانی، مطرح شد، امروزه در روان‌ شناسی آموزشی دارای اهمیت ویژه ‌ای است. اصولاً تمرکز حواس در یادگیری عامل بسیار مهمی است و اگر فرد، به موضوع مورد مطالعه علاقه ‌مند نباشد، انگیزه‌ ای نیز برای ایجاد تمرکز نخواهد داشت. دست اندرکاران مسایل آموزشی بر این باورند که قسمت عمده ضعف قدرت دانش ‌آموزان در به خاطر سپردن مطالب، به دقّت آن ها برمی‌گردد؛ بنابراین، می ‌توان گفت که عدم توانایی در نگهداری آموخته‌ های ما، همیشه دلیل بر ضعف حافظه ما نیست.

چگونه می‌ توان ایجاد علاقه کرد و بی ‌علاقگی به فراگیری بعضی از مطالب را از بین برد؟
در درون انسان، علاقه به بسیاری از مسایل به طور خدادادی و فطری وجود دارد، و فراوان دیده می ‌شود که اشخاص به یک موضوع یا فعالیت خاص علاقه‌ مند هستند؛ مثلاً بعضی به مسایل تجربی و عده ‌ای به مسایل نظری علاقه دارند. طبیعی است که اگر شخص توان خود را صرف یادگیری موضوعی کند که چندان بدان علاقه‌ مند نیست، وقت و استعداد خود را هدر داده است؛ ولی گاه انسان در شرایطی قرار می ‌گیرد که باید موضوعی را بیاموزد که علاقه ‌ای به آن موضوع ندارد. این بی‌ علاقگی دلایل متعددی می‌ تواند داشته باشد؛ گاه به دلیل درک نادرست از مطالب یا موضوعی خاص و گاه نیز به دلیل شکست قبلی در یادگیری موضوع درسی یا عدم ارایه صحیح آن است. چنین شخصی اول باید دلیل بی ‌علاقگی خود را تجزیه و تحلیل کند و سعی کند که ضمن شناخت علت آ‌ن و بررسی هدفی که در پی آن است، در خود ایجاد انگیزه نماید؛ مثلاً، شخصی نسبت به ریاضیات بی ‌علاقه است و ممکن است که دلیل این بی ‌علاقگی، ندانستن اهمیت و جایگاه این درس مهم و میزان کاربرد آن در ادامه تحصیل یا زندگی وی باشد. چنین شخصی اگر در این باره کمی تامل و تفکر کند، حتماً دیدگاهی غیر از آنچه که قبلاً داشته است، پیدا خواهد کرد؛ یا اینکه دلیل بی ‌علاقگی او پیچیدگی مطالب است؛ مثلاً دروس حفظی را خیلی آسان یاد می ‌گیرد و به ذهن می ‌سپارد، اما در یادگیری مطالب غیر حفظی و فهمیدنی، با مشکل مواجه می ‌شود. دلیل این امر، آن است که ذهن او با مطالب عقلی و مشکل، انس کافی  نداشته است. چنین شخصی می ‌تواند گیرنده ‌های ذهنی خود را از طریق تفکر زیاد و سر و کار داشتن با مسایل عقلی تقویت کرده و کم کم حافظه خود را به کار گرفته و مشکل خود را رفع کند؛ حتی این گونه اشخاص ممکن است به مطالبی که قبلاً هیچ گونه علاقه‌ ای به خواندن آن ها نداشته ‌اند، علاقه‌ مند شده و در فراگیری آن ها موفق گردند.

2ـ عجله در یادگیری
دومین عامل مهم فراموشی، عجله است؛ به این معنا که شخص می ‌خواهد با عجله و خیلی سریع، موضوع مورد مطالعه را به پایان رساند. این امر می‌تواند به کاهش شدیدی در درک و فهم موضوع منجر شود. مطالعه باید همراه با آرامش فکری و روحی انجام شود و شخص سعی کند که در هنگام مطالعه، به هیچ موضوع دیگری به غیر از مطلبی که آن را مطالعه می ‌کند، فکر نکند. کسی که می‌ خواهد با شتاب هر چه تمام ‌تر موضوع مورد مطالعه را به اتمام برساند، تمرکز خود را از دست می ‌دهد، و لذا هر چه بکوشد، مطالب خوانده شده را در نخواهد یافت. شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که مطالب یک صفحه از کتابی را بارها از نظر گذرانده و خواندن آن را به طور مدام شروع کرده و به پایان رسانده باشید، اما وقتی که به خود آمده ‌اید، دیده‌اید که هیچ چیز از آن را به خاطر نسپرده ‌اید.
منبع: تبیان