تصور اینکه بشر بدون بهره بردن از شمارش، اندازهگیری ، و عدد نویسی میتوانسته امروزه در چه سطحی از پیشرفت قرار داشته باشد، دشوار است؛ اما به سادگی میتوان دید که او به محض پدیدار شدن بر این پهنه خاکی، یکی از اولین نیازمندیهای خود را، پس از تأمین قوت لایموت، در نیاز به "شمردن" برای نگاه داشتن هر نوع حساب دیده است. با ظهور اجتماعات کوچک انسانی در شكل اقوام و قبایل، شمارش حوزه وسیعتری پیدا کرده، همه ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی او را شامل شده است. چنین بوده که شمارش و بعدها اندازهگیری به مهمترین نیازهای عملی او بدل شده و با پیشرفت کیفی این کار، از یک سو ریاضیات در قالب حساب و هندسه از درون آن شکل گرفته و از سوی دیگر، کار با شیوه دیگری با اعداد در شكل سرشماری و زمینسنجی، آنها را به یکی از مهمترین ابزارهای حکومتی و دیوان سالاری در آغاز تأسیس دولتهای مقتدر در دل تمدنهای باستانی اولیه تبدیل کرده است. از جنبه نظری، اشکال اولیه ای از علم آمار در قالب برخی فعالیتهای علمی که جنبه تحقیقات آماری داشتند، در حوالی قرن هفدهم در اروپا پدیدار شد و به دنبال آن، تحولات گوناگونی از جمله وقوع انقلاب علمی، مدون شدن نظریه احتمال، و نیز پیشرفتهای اقتصادی موجب آن شدند که علم آمار از این شکل آغازین، به علمی بالنده بدل شود و چنین شد که ایدههای آماری در همه اشکال آن در بین عموم و نظریه پردازان اولیه، به درختی تناور با ریشه تقریبا در همه تلاشهای علمی انسانی در محافل علمی مبدل شد به طوری که زبده ترین دانشمندان عالم از هر نحله فکری توشه ای از آن برداشتند و خود سهمی به آن افزودند. سرگذشت "آمار" در این کتاب هم در راستای توصیفات مختصر بالا دنبال شده است که امید است از این زاویه پرتوی به تحولات این علم از ابتدا تا دورهی حاضر افکنده و در سایه رجوع به ریشهها و مبادی، به درک بهتر مفاهیم آماری و احتمالاتی، سود رساند.