راههاي بسيار متفاوتي براي آموزش نقاشي كودكان وجود دارد. بهترين كار در قدم اول تفكيك گروههاي سني است. زيرا تفاوت سن يعني تغيير باورها، خيالها و روياها. مثلا باور و شناخت يك كودك 6 ساله از دنيا، با يك كودك 11 ساله متفاوت است.
كودكان زير 6 سال
در اين دوره كودك از كمترين اطلاعات علمي برخوردار است. بنابراين بسياري از باورهايش ساخته و پرداخته ذهن و خيال كودكانه اش است. بيشتر فضاهايي را كه ميسازد، تخيلي بوده و قابل لمس و رويت ما نيست. اولين گام براي آموزش به اين گروه سني باور دنياي خيالي آنها است. همه چيز در دنياي آنها براي ما توصيف شده نيست.
بهترين و گوياترين زبان براي شناخت اين دنيا زبان خود آن ها است. براي كشف آن ها تغيير فضا امكانپذير نيست؛ چون آ ن ها را از خيالهاي تكرارنشدني دور نگه ميداريم. پس اولين گام براي آموزش، كشف دنياي فردي هر كودك است و رسيدن به تخيل آنها.
بهترين سن آموزش نقاشي
بهترين سن براي شروع آموزش به كودكان از پايان 4سالگي است. البته اين موضوع براي همه صدق نميكند. بعضي امكان ماندن در يك جاي مشخص تحت عنوان كلاس به مدت نسبتا طولاني را ندارند يا اين كه آمادگي پذيرش آموزش در آنها شكل نگرفته است. بايد توجه داشت آموزش نقاشي به كودكان بايد به روش غيرمستقيم باشد. يك مربي بايد از موسيقي، تئاتر، بازي، قصه، شعر و ... استفاده كند و فضايي به وجود آورد تا هنرجوي خردسال خود را با زبان تصويري آشنا سازد. نقاشي يك زبان بينالمللي است. زباني براي گفتن ناگفتههاي خود.
بهترين ابزار نقاشي براي كودك
اولين گام براي آموزش درست، شناخت ابزار مناسب است؛ ابزاري متناسب با روحيات و تواناييهاي فيزيكي.
اين گروه سني جذب رنگهاي غليظ ميشوند. آنها تمايلي به تركيب ندارند و ميتوانند سطح سفيد كاغذ را با غلظت بالاي رنگي بپوشانند. بنابراين ابزار رنگي كودكان بايد داراي غلظت رنگي مناسب باشد.
يكي از مناسبترين ابزار براي اين سن پاستل روغني است البته با كاغذ مناسب. كاغذ پاستل بايد زبر باشد. توجه داشته باشيد كه بافت بسيار درشت و زبر توصيه نميشود، به خصوص براي كودكان. چون كنترل وسيله روي بافت درشت مقوا راحت نيست.
گواش
دومين وسيلهاي كه براي كودكان پيشنهاد ميشود گواش است. گواش از غلظت رنگي بالايي برخوردار است. دقت بايد داشت تنها گواش مخصوص كودكان مناسب اين گروه سني است كه احتياج به تركيب كردن آن با آب نيست و مستقيما ميتوانند قلمو را به داخل رنگ برده و روي كاغذ بكشند. ابعاد كاغذ و كادر براي اين گروه بسيار مهم است. كاغذ يا مقوا نبايد آنقدر كوچك باشد كه كودك براي كشيدن نقاشي دچار مشكل شود(چون كشيدن اجسام كوچك و ظريف براي اين گروه سني مشكل است) و نه آنقدر بزرگ باشد كه كودك از كشيدن خسته شده و دچار ياس شود. ابعاد كاغذ بايد متناسب با نوك ابزار باشد.
نقاشي مانند خواب و رويا، كودك خود را از ممنوعيتها رها كرده و ناخواسته و ناخودآگاه درباره مشكلات، كشفيات و دلهرههايش صحبت ميكند. براي آموزش صحيح نقاشي به كودك، بايد كمترين كپيبرداري را از مدلي انجام دهيم؛ مثلا در نقاشي كودكان خطي بر روي صورت برادر، حذف كردن شخصي، به كارگيري رنگي خاص يا بزرگ كشيدن بيش از حد يك اتفاق همه اين ها تعبير دارد.
كودك يک ساله مداد را در دست ميگيرد ولي به سهولت نميتواند آن را بر كاغذ بكشد. فقط با مداد بر روي كاغذ ضربه ميزند و سرانجام كاغذ پاره ميشود.(كشيدن خط افقي قبل از خطهاي عمودي ظاهر ميشود.) 18 تا 20 ماهه موفق به كشيدن خط ميشود.
در 2 سالگي خطها دايرهوار و زاويهدار ميشوند.
در 5/2 سالگي به علت قدرت عضلاني قادر به تعقيب خط با چشم است كه از محدوده كادر خارج نشود.
در 3 سالگي فقط لذت بردن از كشيدن خط روي كاغذ نيست، بلكه مايل است احساسات دروني خود را از زندگي كوتاهش بيان كنند. در اين سن خطهاي عمودي را بيشتر از خطهاي افقي رسم ميكند. خط عمودي نشانه اظهار وجود كودك است.
در اواخر 3 سالگي شروع به كشيدن خانه و خورشيد ميكند.
در 4 سالگي خطنگاريهاي او جمع شده و براي بزرگترها معني پيدا ميكند.
در 5 تا 6 سالگي امكان يادگيري كودك به نوشتن و حروف الفبا پيدا ميشود .
رنگها
بين نقش رنگ و زندگي كودك يك حالت متواري است. 3 تا 6 سالگي كودك تحت تاثير فشارهاي دروني است و علاقه وافري به رنگ دارد و استفاده از رنگ بر شكل ظاهري مقدم است. هر چه سن بالاتر ميرود، وابستگي بر رنگ، كم و توجه بر شكل و ظاهر آن بيشتر ميشود. هر قدر كودك كوچكتر باشد از رنگهاي زندهتر استفاده ميكند. كودكاني كه در كودكستان هستند، بيشتر از رنگهاي گرم و تند استفاده ميكنند. برخلاف كودكاني كه در خانه نقاشي ميكنند و از رنگهاي سرد استفاده ميكنند كه علت آن مشكلات عاطفي و رواني است.
فقدان رنگ در قسمت يا تمامي نقاشي دليل بر خلاء عاطفي يا گرايشهاي ضد اجتماعي است. كودكان سازگار در نقاشي خود به طورمتوسط از 5 رنگ استفاده ميكنند. كودكان گوشهگير 1 يا 2 رنگ به كار ميبرند. كودك براي انتخاب رنگها فقط تحت تاثير احساسات و علايق خود قرار دارد؛ مثلا ممكن است چمن را بنفش بكشد چون هم رنگ بنفش را دوست دارد و هم چمن را كشيده است.
نماد رنگها
رنگها تحت تاثير عوامل جسمي و رواني، معاني مختلفي دارد. رنگها به دو دسته رنگهاي گرم(زرد، نارنجي و قرمز) و رنگهاي سرد(آبي، سبز و بنفش) است. رنگهاي گرم حالت تحريكدهنده و سبب فعاليت و جنب و جوش، حس روشني، شادي، مولد و ... است ولي رنگهاي سرد، حس انفعالي يعني سكون و بيحركتي و ... دارد. رنگهاي خنثي(خاكستري) مبين درونگري، آغشتهسازي، استدلال، خودمختاري و ... است. سياه نشانه ترس، اضطراب و تشويش است. قرمز معناي تحرك را در بردارد. نارنجي بيانگر آرامش و خوشي است. سبز، گوياي زندگي و آبي و بنفش نشانه داشتن تمايلات درهم برهم است. رنگهاي گرم در كل نشانه علاقه و صميميت است و رنگهاي سرد و تند، نشانه كودكاني است كه نظارت شديد در خانه داشته و مشكلات رواني و عاطفي دارند.
موضوع نقاشي كودكان
كودك با تمام وجود و شخصيت ذهني و عاطفي خود نقاشي ميكشد. آدم، خانه، درخت، ماه، خورشيد و حيوانات را ميكشد.
نقاشي كودكان اگر در حد معمولي باشد، ميتوان گفت كودكي سازگار است. آدمك كوچك و كنار صفحه نشانه خجالتي و گوشهگير بودن، كمبها و بيارزش دانستن خود است.
آدمكهاي بزرگ نشانه كودكاني است كه اختلالات عاطفي دارند.فقدان دست يا بازو نشانه بياهميت بودن خود است.
خانه نماد پناهگاه و دسته اصلي گرمي خانواده است كه ممكن است به خانه علاقمند يا از آن متنفر باشد.
خانه دلباز مشخصه خانه سعادتمند يعني باغچه پر از گل، درهاي بلند، پنجره و دودكش است. اگر خانه بدون در ورودي در نقاشيهاي کودکان5 تا 8 سال ديده شد، نشانه خجالتي بودن كودك و وابستگي شديد به مادر است. بعد از 8 سالگي احساس خودكوچكبيني و تنهايي كودك، در نوجواني نشانه شرم و حيا بيش از حد و احساسات رقيق است.
خانه به صورت قصر، پناهگاه مطلوبي براي كودك است.
خانه كوچك به شكل زندان، نشانه ناسازگاري و مشكلات دروني خانواده است. خانه با دو در يا دري 2 تكه، نشانه پدر و مادري است كه از هم جدا شدهاند كه بخش اول نشانه يك زندگي مطلوب و خانوادگي و دومي نشانه زندگي تحميل شده است.
افراد خيالپرداز بيشتر به كشيدن دريا و امواج آن و پرندگان ميپردازند .درخت به سه قسمت ريشه، تنه و ساقه و برگ تقسيم ميشود.در زير 6 سالگي تنه درخت، بلند كشيده ميشود ولي بعد از اين سن نشانه عقبافتادگي فكري يا بيماري عصبي است.
درخت كوتاه و صاف، نشانه جاهطلبي و بلندپروازي كودك است. درخت با تنه كج، عدم ثبات و درخت با تنه صاف نشانه ثبات و رشد و يادگيري و برگهاي درهم فرورفته، نشانه كودكي خجالتي و منزوي است.
درختي با شاخههاي به هر سو كشيده شده، نشانه كودكي است كه مسايل را به سادگي درك ميكند و سازگار است.خورشيد و ماه وخورشيد نشانه امنيت، گرما، خوشحالي و قدرت و پدر است.
خورشيد به طور كامل و درخشنده نشاندهنده كودكي است كه با پدر خود رابطه خوبي دارد.
خورشيد در پشت كوه، نمايانگر رابطه نامطلوب بين كودك و پدر است.
خورشيد با رنگ قرمز تند يا سياه، نشانه ترس و اضطراب و دلهره و تشويش است.
ماه، نشانگر سستي است. زماني ماه درميآيد كه خورشيد، يعني منبع زندگي رفته است. ماه اغلب در كنار قبر يا قبرستان ظاهر ميشود.
اتومبيل قدرت، جامعه بيرون از خانه و خانواده. كودكي كه خود يا پدر را در حال رانندگي ميكشد، نشانگر اين است كه اين كودك، احساس مسئوليت داشته و از زندگي خارج از خانواده رضايت دارد.
آسمان و زمين ، آسمان، الهام پاكي و زمين نشانه ثبات و قدرت است.
حيوانات،كارهاي اشتباه خود را در غالب حيوانات ميكشند. كودكي كه حيواني درنده ميكشد، نشانه تندخويي يا عدم مهر و محبت در خانواده است.
كودك به كمك نقاشي، كشمكشها و دلهرههايش را بيان ميكند .
خط، ،خط ممكن است ضخيم، نازك، خط و نقطه، خط مداوم، عمودي، افقي، زاويهدار و مارپيچ باشد. از روي خط ميتوان به غم و شادي، عصبانيت و اطمينان كودك پي برد.
در خوشحالي و راحتي، خط بارزتر و بلندتر، در ضعف و عصبانيت خط فشردهتر و كوتاهتر ميشود. در هنگام پرخاشگري، خطها قطعه قطعه و پيچيده ميشوند. اگر كودك جوش و خروش كم و ناتواني داشته باشد، خطوط با پررنگي و نيروي زياد شروع ميشود و با بيرنگي تمام ميشود.
اگر در قسمتهايي از تركيب نقاشي خط خطي وجود داشته باشد، نشان از وجود مشكلات عاطفي و دلهره است.
فضاي نقاشي
فضا در نقاشي اهميت زيادي دارد. كودكاني كه متناسب با كاغذ نقاشي ميكنند، كودكاني هستند كه آرامش دارند. اگر نقاشي از كادر يا كاغذ خارج شود، 3 حالت دارد:
1- كودكاني كه عقبافتادگي دارند؛ يعني ضعف عضلاني دارند.
2- كودكاني كه به خود بياعتماد هستند.
3- كودكاني كه كمبود محبت دارند.
اگر كودك در گوشه كاغذ نقاشي بكشد، يعني كمرو و خجالتي است.نقاشي اگر در بالاي كاغذ كشيده شود، نشانه ارزشگذاري به خود و اعتماد به نفس است.
اگر او تمايل دارد كه در پايين كاغذ نقاشي بكشد، به اين معنا است كه كمتر شيفته شوند.
اگر كودك شما چپ دست نباشد و تمايل دارد كه در گوشه چپ كاغذ نقاشي بكشد، نشانه غم و اندوه و گوشهگيري او است.
روزنامه اطلاعات