موضوع اشتراک بين رشتهها براي بسياري از شما دانشآموزان موضوعي جديدی است که میتواند جذاب و کاربردی باشد. یادداشت حاضر به بررسی این موضوع میپردازد. در مطلب حاضر از دو جنبه به اشتراک بین رشتهها توجه کردهایم: اول درسهايي که در دو رشته به صورت مشترک ارایه ميشود، دوم اشتراک دو رشته از نظر کارايي و اثر هر يک بر رشتهی ديگر و کاربرد در صنعت. شايد براي شما که دورهی دبيرستان را ميگذرانيد خيلي قابل لمس نباشد که در يک کارخانهی هليکوپترسازي، چگونه مهندسان شيمي، برق، کامپيوتر، هوافضا، صنايع، الکترونيک و مخابرات و دهها مهندس ديگر در کنار هم، مجموعهای منجسم را تشکيل ميدهند که منجر به ساخت وسيلهای به نام هليکوپتر شود. علوم مختلف در کنار تفاوتهای اساسی، اشتراکات فراوانی هم دارند. به همین دلیل میتوانند در یک کارگاه یا کارخانه در کنار یکدیگر قرار گیرند. آشنایی شما با این رشتهها میتواند برای انتخاب رشته شما هم مفید واقع شود. رشتهی مهندسي پليمر و مهندسي شيمي در ابتدا به دروس اصلي اين دو رشته اشاره ميکنيم. موازنهی انرژي و مواد، انتقال حرارت، کنترل فرايندها و آزمایشگاه، عمليات واحد، طرح و اقتصاد مهندسي، نقشهکشي صنعتي و انتقال جرم برخي از دروس اصلي و مشترک اين دو رشته هستند. اکنون که براي شما از مشترکات اين دو رشته صحبت ميکنيم هنوز در برخي از دانشگاهها، رشتهی مهندسي پليمر بهدلیل نزديکي با مهندسي شيمي به صورت يک رشته ارایه ميشود. علت جدايي پليمر از رشتهی شيمي، نياز بشر به موادي مستحکم، سبک و با کيفيت بالا بود. شما ميتوانيد اين نياز را از لنز چشم انسانها تا ساخت بدنهی هواپيما تصور کنيد. بیشتر مواد پليمري خواصي مانند مقاومت زياد در برابر کشش و مقاومت خوب در برابر پارگي و سايش دارند. در خصوص درس شیمی بد نیست بدانید که دانشجويان رشتههاي مهندسي شيمي و پليمر، نيازي به دانستن مفاهیم گسترده علوم شيمي ندارند و این بیشتر مربوط به رشتههاي شيمي محض و کاربردي میشود. دانشجويان رشتههاي مهندسي شيمي و پليمر فقط بايد با علم شيمي به طور عمومی آشنا باشند. از اينرو دروس دانشگاهي آنها بيشتر جنبهی فني و مهندسی دارد. رشتهی الهيات و معارف اسلامي و رشتهی فرهنگ و معارف اسلامي با شنیدن نام اين دو رشته ممکن است اين طور قضاوت کنيد که وقتي دو رشته در جزو دوم اسمشان مشترک هستند (معارف اسلامي)، مسلما در دروس و شالودهی اساسيشان هم با هم اشتراک دارند. اين قضاوت را تا حدی تاييد ميکنيم اما ناگزيريم براي روشن شدن ذهن علاقهمندان به رشتههاي علوم انساني بگوییم که اساس نقاط اشتراک بسياري از رشتههاي علوم انساني بر مبنای این حقیقت است که این علوم از موجودي فطري به عنوان انسان سرچشمه میگیرند. اما وقتي به سراغ گرايشهاي رشتهی الهيات و معارف اسلامی همچون فقه و مباني حقوق اسلامي، اديان و عرفان اسلامي، اديان و عرفان و فلسفه و حکمت اسلامي ميرويم، تفاوتهاي زیادی میان آنها مشاهده ميکنيم. تخصصی شدن گرایشهای معارف اسلامی این فرصت را میدهد که دانشجویان بتوانند بهدور از مباحث موازي، وقت و انرژی خود را متوجه مباحثي کنند که به آن علاقهمندند. اما با این همه، اين دو رشته در بسیاری از گرایشها، در دروس اصلي و پايه، مشترک هستند که امکان ادامه تحصيل براي دورههاي کارشناسي ارشد يا دکتري را آسان و ساده میکند. رشتهی کارشناسي علوم اجتماعي و رشتهی کارشناسي علوم ارتباطات اجتماعي مباني جمعيت شناسي، مباني جامعهشناسي، آمار در علوم اجتماعي، روش تحقيق نظري در علوم اجتماعي، تاريخ تفکر اجتماعي در اسلام، مباني تاريخ اجتماعي ايران، اصول علم سياست، اصول علم اقتصاد برخي از دروس مشترک و اساسي بين اين دو رشته هستند. هدف رشتهی علوم اجتماعي و علت تفکيک آن از رشتهی علوم ارتباطات اجتماعي، نشان دادن راههاي رسيدن به رفاه اجتماعي و بهبود کيفيت زندگي انسانهاست. آموزش، بهداشت، اشتغال، مسکن و به طور خلاصه رفاه اجتماعي انسانها از جمله مسایلي هستند که با افزايش روزافزون جمعيت جهان و کمبود منابع طبيعي دچار نابسامانيهاي جدي شدهاند. رشتهی علوم ارتباطات اجتماعي به خدمت بشر آمده تا وسايل ارتباطي و اطلاعرساني گسترده و پيچيده مانند راديو، تلويزيون، مطبوعات و بسياري ديگر از مظاهر علم و فناوري را در خدمت اطلاع رساني و ارتباط بين انسانها قرار دهد. پس محور مشترک هر دو رشته، بهبود و کيفيت زندگي انسان است. گرايشهاي رشتهی مهندسي عمران نقاط اشتراک گرايشهاي رشتهی مهندسي عمران که هر کدام به عنوان يک رشتهی مهندسي جداگانه محسوب ميشوند، جذابيت خاصي دارد. برای نمونه در صنعت سدسازي. در ساخت يک سد ابتدا بحث طراحي آن مطرح است. گرايش آب تعيين ميکند که وضع آب جمعآوري شده پشت سد احداث شده، چطور خواهد شد و در نهايت اينکه سد در کجا احداث شود بهتر است. گرايش هيدروليک و سازهی هيدروليکي همراه با گرايش سازه، وظيفهی طراحي ساختمان اين سد را به عهده ميگيرد. سپس گرايش زلزله، وظيفهی ايمنسازي سد و مقاومسازي آن و گرايشهاي خاک، و تکيهگاههاي سد و ميزان استحکام آن را بررسي ميکند. در اينجا مهندسان نقشهبردار، وظایفشان اجراي دقيق بخشهاي مختلف سد و تعيين محل دقيق بخشهاي پي و تکيهگاههای آن است. گرايشهاي سازه، آب، زلزله و خاک، جزو گرايشهاي مقطع کارشناسی ارشد مهندسي عمران هستند و در دروس اصلي همگي اشتراکاتی دارند. اين گرايشها در عمل براي انجام يک پروژه آنقدر به هم وابستهاند که با یک نگاه سطحي نمیتوانیم آنها را از هم تفکیک کنیم. رشتهی کارشناسي باستانشناسي گروه علوم انساني و رشتهی کارداني باستانشناسي گروه هنر با توجه به اسم مشترک اين دو رشته اولين چيزي که شما دوست داريد بدانيد آن است که وقتي اسم هر دو رشته، باستان شناسي است پس چرا از هم جدا افتادهاند و بهطور کلی چرا اين دو رشته يکي نيستند؟ در ابتدا براي رفع اين سوال به اين جمله اکتفا ميکنيم که رشتهی باستانشناسي هنر بيشتر به جنبهی هنري باستانشناسي ميپردازد اما در گروه علوم انساني به جنبهی تاريخي آثار باستاني توجه دارد. يکي از اشتراکات اساسي اين دو رشته، مراکزي هستند که هر دو گروه در آنجا مشغول کار ميشوند و اين خود دليل اساسي براي وجود پيوند بين اين دو رشته است. حفاظت اشيای باستاني در کشوري که تنوع و تعدد آثار و محوطهها، تپهها و ابنيهی تاريخي و باستاني آن بسیار گسترده است، به تلفيقي از دقت و هنر نيازمند است تا ارزش تاريخي اين آثار که جزو هويت يک کشور محسوب ميشود با ارزش هنري آن درآميزند و در اختیار نسلي قرار گیرد که ميخواهد با گذشتهی خود بيشتر آشنا شود. رشتهی هوافضا و رشتهی مکانيک درسهايي همچون نقشهکشي صنعتي، انتقال حرارت، ترموديناميک، کنترل اتوماتيک، ارتعاشات، مکانيک سيالات، علم مواد، مقاومت مصالح، استاتيک و ديناميک همگي درسهاي مشترک بين دو رشتهی هوافضا و مکانيک هستند. بررسي رفتار اجسام جامد در برابر نيرو و ساختمان مواد، شناخت مفاهيمي چون گشتاور، گرما، انرژي، کار، بررسي اثر نيروها و گشتاورها بر روي اجسام جامد و در حال سکون، از عوامل مهم پيوند اين رشتهها و موجب اشتراک بين دو رشته شدهاند. به عبارت ديگر رشتههاي هوافضا و مکانيک اصول يکساني دارند و آنچه موجب تفاوت آنهاست نحوهی استفاده از اين اصول و کاربردهاي آن است. اما با توجه به پيشرفت چشمگیر اين رشته ديگر نميتوان از آن به عنوان يک زير مجموعه از مهندسي مکانيک نام برد. رشتهی برق و رشتهی مکانيک اگر به تاريخچهی پيدايش رشته مکانيک نگاه کنيد درمییابید که در ابتدا رشتهاي با عنوان برق و ماشين بهوجود آمد که ترکيبي از دو رشتهی برق و مکانيک بود. اين دو رشته امروزه از هم جدا شدهاند اما در دروس پايه و برخي از دروس اصلي مشترک هستند. اگر به بازار کار اين دو رشته توجه کنیم بيشتر به نزديکي اين دو رشته پي ميبريم. زمينهی اصلي کار رشتهی مهندسي مکانيک را ميتوان طراحي، ساخت، نصب، راهاندازي، بهرهبرداري، تعمير و نگهداري صنايع گوناگون دانست. با بهکارگيري الکتريسيته در صنايع و کاسته شدن از حجم ابزارها و دستگاههاي مکانيکي قديم، رشتهی مهندسي برق نيز وسعتي به اندازهی تمامي صنايع و تمامي شهرها و مراکز صنعتي و تجاري و مسکوني پيدا کرده است. صنعت بدون برق يعني هيچ. حتي اگر به اشتراکات گرايشهاي رشتهی برق توجه کنيم میبینیم که رشتهی برق به گرايشهايي تقسيم شده که دانشجو حداکثر در يک زمينه تخصص مييابد، اما برنامههاي آموزشي طوري تدوين شده است که دانشجو را براي کار در هر چهار گرايش آماده ميکند و دانشجويان ميتوانند با قدري مطالعهی بيشتر، در گرايشهاي ديگر نيز فعالیت کنند. تفاوت اين گرايشها چيزي در حدود 20 واحد درسي است. اين به آن دليل است که در مسايل کاربردي، هر چهار نوع تخصص مورد نياز است و اين تفکيک در مسايل عملي اعتباري ندارد. همچنين گرايشهاي مهندسي مکانيک که مانند رشتهی برق، خود دارای رشتههاي جداگانهای هستند، در بسياري از دورس با هم مشترکاند. در حال حاضر، رشتهی مهندسي مکانيک داراي سه گرايش حرارت و سيالات، طراحي جامدات، و ساخت و توليد است. دو گرايش طراحي جامدات و حرارت و سيالات با اختلاف چند درس تخصصي، در بقيه دروس مشترکاند. به همين علت، کارآيي اين دو گرايش نيز بسيار به هم نزديک است؛ به حدي که ميتوان گفت که در عمل تفاوتي بين آنها وجود ندارد. اما گرايش ساخت و توليد، دروس کاربردي و عملي بيشتري دارد و تا حدودي با دو گرايش ديگر تفاوت دارد. از آنجايي که گرايش ساخت و توليد، نيازمند امکانات کارگاهي و آزمايشگاهي وسيعي است، اين گرايش در تعداد کمي از دانشگاههاي کشور ارايه ميشود؛ در حالي که دو گرايش ديگر در اکثر دانشگاههاي کشور ارايه ميگردند. به نقل از : www.roshd.ir |