دنیای پرشتاب امروز، به صحنهای برای تفکر وآینده نگری تبدیل شده است. غفلت از این موضوع جوامع را از کاروان تعالی و پیشرفت بازمیدارد. کودکان که چهره آینده ملتها را به نمایش میگذارند جایگاه رفیعی در تحولات و تغییرات پیش رو دارند. از این رو توجه به آمادهسازی آنان برای جهان آینده که موقعیتهای پیشبینی پذیری ندارد از اهمیت والا برخوردار است. یکی از راهبردهای تربیتی که باید در مدار توجه مربیان و والدین قرار گیرد کیفیتی از یادگیری است که منجر به رشد فکری و پرورش توانمندی ایدهپردازی در کودکان میگردد. پیچیدگی روابط سیاسی، اقتصادی و نیز تحولات رو به افزایش رویدادهای اجتماعی سیمای تعلیم و تربیت را دگرگون کرده است. به نظر میرسد فرایند فعلی نظام تربیتی پاسخگوی نیازهای فوق نیست و لاجرم باید تحولات و تغییرات بنیادین در ساختار، روشها و فرایندها صورت پذیرد، تا زمینه را برای رویاروئی و تعامل با چالشها و پارادایم های جدید مهیا سازد. فرایند آموزش ایدهپردازی برای کودکان از دو طریق مستقیم و غیرمستقیم میسر است که هر کدام، ارزشها و تأثیرات خاص خود را دارد.
طبیعت پویا و کنجکاو کودک فرصت گران بهائی است برای سوق دادن او به اکتشاف، کاوش حسی و درک دنیای پیرامون. اشیاء و پدیدهها محرکات الهام بخشی برای کودکان هستند. آنها با توجه به تفاوتهای فردی، پاسخ های متنوع به محرکات یکسان میدهند. همین امر سرمنشأ بروز خلاقیت و رویش جوانه ایدهپردازی بر رشتههای باریک و تابناک فکری آنان است. والدین در رشد فکری و تسریع فرایند الگوهای ایده پردازی کودک نقش مهمی ایفا مینمایند. والدین از طریق مستقیم و غیرمستقیم میتوانند در هدایت کودک به سوی افکار خلاق و بداهه اندیشی به گونهای مؤثر عمل نمایند. آنان به گونهای مستقیم میتوانند با طرح مسائل جدی چه مسائل مربوط به آینده امور شخص و چه امور مربوط به خانواده، مدرسه، دوستان و جامعه را نزد فرزندانشان مطرح کنند و از آنان بخواهند برای هر آنچه مطرح شده است راه کار ارائه نمایند و یا نگاه خود را پیرامون موضوعات بیان کنند. برای راهنمایی کودک به ایدهپردازی ضرورت توجه به تفکر و مطالعه جدی از یادآوری های مهم برای کودک است. این روش باید بارها در زندگی تکرار شود تا در ذهن کودک تثبیت گردد که درباره مسائل زندگی اول باید تفکر کرد سپس ایده پردازی. در دید و بازدیدهای خانوادگی زمانی برای طرح ایدههای کودکان اختصاص یابد. در میان خانوادههای ایرانی کمتر اتفاق می افتد که راجع به این مقوله اهمیت قایل شوند و اوقاتی را در نشستها و دید و بازدیدها به کودکان اختصاص میدهند. استقرار این فرهنگ میتواند ضمن ایجاد نشاط و تنوع بین خانواده ها باعث رشد فکری و پرورش توانمندیهای کودکان گردد. بسیاری از والدین از میزان هوش، ابتکار و خلاقیت فرزندان خود بیخبرند، چنانچه محیط مساعد و صحنه مناسبی برای ایفای نقش کودکان فراهم گردد، آنگاه به گونه شگفت انگیزی شاهد هنرنمایی و نمایش ایده ها و ترفندهای آنان خواهیم بود. فرهنگ توجه به کودک از نظر رشد فکری و پرورش خلاقیت در او میتواند به تدریج جایگزین مناسبی برای گفتگوهای خانواده ها در هنگام ملاقات با یکدیگر باشد. در واقع به میدان کشیدن کودکان در بهترین ساعات معاشرت خانوادگی ضمن کاهش بطالت اوقات باعث تمرکز بر پرورش فکری و عقلانی کودکان می گردد، زیرا بارش فکری والدین برای ارائه راه کارهای عملی و بیان تجارب شخصی در این مقوله فصل نوینی را در ارتقاء وظایف والدینی خواهد گشود. والدین با روش های غیرمستقیم نیز قادر به پرورش تفکر و رشد فرایند ایده پردازی کودکان هستند. در این روش پدر و مادر پیوسته در حضور کودکانشان درباره ایدههای خود حرف می زنند. آنان در اوقات فراغت با اندیشیدن درباره زوایای زندگی، به ایده هایی دست مییابند و آن را برای بهبود زندگی خود سودمند میدانند، آنگاه میتوانند ایدههای خود را در حضور فرزندان با همسرشان در میان بگذارند و درباره آن گفتگو کنند. پیوسته کتابهایی درباره روشهای ایدهپردازی و ایدههای نو تهیه کنند و آنها را به خانه برده و در حضور فرزندان بخوانند و یا برخی نکات قابل درک برای کودکان را برایشان بخوانند. این که کتاب را به هنگام خواندن یا پس از مطالعه دردسترس کودکان بگذارند تا دست کم آنها با چنین عنوان هایی آشنا شوند. می توانند کمک گرانسنگی بر توسعه آموزش مفاهیم به کودک در این زمینه باشد.
هدایت کودکان در چرخه ایده پردازی باید به نحوی تنظیم گردد تا آنان عملاً به این مهم دسترسی پیدا کنند که از این طریق می توانند ایده ها و فرض هایشان را به محک آزمایش بزنند و حاصل آن را مشاهده کنند. از این رو باید آنان را با مراحل سه گانه آشنا کرد.
تولید فکری خلق ایده، گام نخست در فرایند ایده پردازی است. به عنوان مثال وقتی او با یک تکه سیم منعطف می تواند یک خط راست را نشان دهد، کم کم با اتصال دو سر آن به دایره می رسد و هرگاه کمی به آن فشار بیاورد شکل بیضی را نیز نشان می دهد و ... اشکال هندسی در طبیعت نقش مهمی در درک مفهوم ابعاد مادی برای کودک دارد. تنها با بیان تعاریف و قضایا نمی توان این مفاهیم را به آنان آموخت. وقتی کودک از طریق دست ورزی به اشیاء به خلق یک مدل هندسی نایل می شود گام اول طرح واره های ایده پردازی را تجربه کرده است. هنگامی که انبوهی از طرح وارههای ایده پردازی در روند تداعی های آزاد کودکان خلق می شود، نوعی طبقه بندی و دسته بندی نیز در امتداد آن شکل می گیرد. یعنی کودک اشیاء تک بعدی را از دو بعدی و دو بعدی را از سه بعدی جدا می کند و دست به انتخاب می زند، بنابراین انتخاب دومین مرحله ایده پردازی است. کودک از میان همه اشکال شکل بیضی را انتخاب میکند و با دست کاری و تغییری که در آن ایجاد می کند آنرا تبدیل به یک راکت پینگ بنگ میکند، این مرحله، مرحله پیاده سازی است، ابتدا تولید و خلق و اشکال هندسی، سپس دستهبندی و انتخاب یک شکل و در نهایت کاربست آن شکل برای ساخت ابزار، ابزاری که میتواند رضایت او را جلب کرده و نقطه شروعی برای پرداختن به ایدههای نو در آینده باشد.
در ادامه به برخی از تکنیکهای ایده پردازی اشاره میشود که طی آن با برخی از روشها و تکنیکها آشنا می شویم.
1- تصویرسازی و محرکهای بصریدر این روش برای درک و فهمیدن یک مسأله آن را به صورت بصری یا تصویری مورد بررسی قرار می دهیم. در این روش مجبور نیستیم به خود مشکل فکر کنیم، بلکه روی بخش کاملاً متفاوتی (تصویر یا تصاویر) متمرکز میشویم. اما نکته اینجاست که همین طور که به تصویر نگاه میکنیم. ناخودآگاه ما کماکان به مسأله اصلی فکر میکنیم! بدین ترتیب از طریق کشف و شهود، ناگهان راه حلهای متنوعی به ذهنمان میرسد که باید به سرعت آنها را یادداشت کنیم. یکی از بهترین تکنیکها برای اینکه ذهن بتواند بین ایدهها و نکتهها رابطه برقرار کند، استفاده از محرکهای تصویری است. این محرکها باعث می شوند احساسات، عاطف و غرایز فرد که در بارش فکری و درمواجهه با چالشهای ابتکاری به کار میآیند، بیدار شوند. نحوه کار بدین صورت است که مربی (تسهیلگر) تعدادی عکس از پیش تهیه شده را بین شرکتکنندگان توزیع میکند. بعد از آنها میخواهد به عکسی که در اختیار دارند، به دقت نگاه کنند و هر چه در آن میبینند را به گونه ای آزاد توصیف کنند. از نظر برایان تصاویر باید به لحاظ بصری جذاب باشند و به چندین موضوع در آن اشاره شده باشد و نمایشگر طیف نسبتاً وسیعی از ارتباطات باشد. در مرحله بعد کودکان به تیم های دو نفره تقسیم میشوند و از آنان خواسته میشود درباره ایدههایی که در اثر مشاهده تصاویر به ذهنشان میرسد، بحث و گفتگو کنند. تا مسأله مورد بحث در بارش فکری مختصر و مفید بررسی شود. در نهایت، این گروههای دو نفره، ایده های منتخب را با دیگران به اشتراک میگذارند. برایان در ادامه توضیح میدهد که محرکهای بصری بهتر است به ویژگی های مسأله مورد بحث اشاره کنند. مثلاً اگر مشکل مورد نظر به مسائل انضباطی و یا موضوع احساس مسئولیت مربوط است، بهتر است از تصاویر ویژهای که به امور فوق میپردازد اشاره گردد. ویا اگر موضوع به خلق ایدههای نو برای یادگیری و موضوعات علمی مربوط است به گونهای معنی دار در تصاویر گنجانده شوند. اما حتما باید در میان این عکسها، تصاویر تصادفی و غیرمرتبط نیز وجود داشته باشد. چون ممکن است این نوع تصاویر، جرقه مبتکرانه ترین ایدهها و راه حلها باشند.
2- رؤیا پردازی:به رغم ایراداتی که به این روش وارد است، اما رؤیاپردازی یکی از بهترین روش ها خصوصاً برای کودکان جهت رسیدن به ایدههای عالی است. خود عبارت «رؤیاپردازی» اجازه می دهد، خیلی راحت و بازیگوشانه فکر کنیم. با این روش، رابطهای عاطفی بین فرد و مسأله برقرار میشود که دستیابی به ایدهای فوقالعاده را آسان میکند. وقتی در زمینه ی ایده پردازی از رؤیاپردازی حرف می زنیم، منظور خیال بافی مفید در راستای یک هدف مشخص است. بسیاری از مخترعان از همین شیوه رؤیاپردازی به ایده ای ناب دست یافتهاند. شاید بهترین مثال در این زمینه اختراع هواپیما توسط برادران رایت باشد. زیرا اگر آنان به رؤیایشان اجازه پرواز نمیدادند، شاید جهان امروز چهره دیگری داشت ...
3- تفکر معکوس:عبارت «تفکر معکوس یا وارونه» نشان می دهد که این روش با روش های منطقی و عادی تفاوت دارد. در این روش به جای فکر کردن درباره مسأله باید به ایدههای مخالف فکر کنیم! در این فرایند میتوان از رفتار کودکان هنگامی که باهم بازی میکنند به ایدههایی فکر کرد که به جای رقابت، میزان رابطه و همدلی را مورد توجه قرار داد و ربودن اسباب بازی از یکدیگر را به اشتراک گذاشتن آنها تبدیل کرد و ...
4- معاشرت اجتماعی و تشریک مساعیاگر قرار باشد کودکان فقط با خواهران و برادران و یا سایر افراد همسن آشنا معاشرت داشته باشند. بعد از مدتی یک بعدی میشوند و تنها از یک زاویه به مسائل پیرامونشان نگاه میکنند، پس بهتر است به آنان این امکان را بدهید که با همسالان ناآشنا (در مهد کودک، همسایهها و ... ) نیز معاشرت داشته باشند. این کار باعث توسعه نگرش و دیدگاهشان میگردد و احتمال بروز جرقههای جدید در ذهنشان را بالا میبرد. زیرا تنوع معاشرت باعث تنوع محرکات ارتباطی میگردد و میتواند به گفتگوهای خلاقی تبدیل شود که ظاهراً هیچ ارتباطی با مشکل اولیه نداشته باشد ...
در تشریک مساعی که درآن دو یا چند نفر دست در دست هم می دهند تا با به هدف خاصی برسند نیز برای کودکان جذاب و حائز اهمیت است. زیرا در این نوع ارتباط ترکیبی از ایده های خام و اولیه در هم آمیخته می شوند و از آن ایده های نو و تازه ای متولد می شود که می تواند شور و هیجان غیرقابل توصیفی را در آنان ایجاد کند.
----------------------------------------------------------------------
www.harmonytalk.com/id/2037
www.poulgilan.com/business
www.myclassroomideas.com/tag/dr-sevss
www.ideas.unccedu/adeas-fact-sheet
www.factmonster.com/spot/sciproject