مقالات مشاوره تحصیلی و آموزشی
ﺳﻪشنبه، 05 شهریور 1392
امر و نهی یا آزاد گذاشتن فرزندان

امر و نهی یا آزاد گذاشتن فرزندان

 یکی از موضوعاتی که در پیشرفت تحصیلی فرزندان همیشه مطرح است این موضوع است که عده‎ای بر این عقیده‌اند که فرزندان باید تحت کنترل آموزشی باشند و گرنه دچار اُفت تحصیلی می‎شوند و سطح نمراتشان رو به کاهش می‌رود و عده‌ی دیگر می‌گویند امر و نهی‌های پی در پی فرزندان در درس خواندن منجر به کاهش نمرات فرزندان می‌شود و چه بسا آن‌ها در مقابل اصرار ما به مخالفت می‌پردازند و با لجبازی کردن توجهی به درس خواندن نمی‌کنند، لذا این دسته بیان می‌کنند که فرزندان را در امور درسی بهتر است آزاد بگذاریم تا خودشان به نتیجه برسند.

اما آنچه بنظر می‌رسد هر یک از دو دیدگاه بیشتر دیدگاه شخصی افراد است که در سال‌های قبل با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خود اینگونه درس می‌خوانده‌اند، لذا این دیدگاه‌ها ممکن است در مورد برخی از فرزندان جواب دهد یا ندهد، همانطور که بارها مشاهده کرده‌ایم حتی بین دو برادر یکی بدون کنترل آموزشی به صورت خودکار مطالعه می‌کند. امّا دیگری حتی با کنترل آموزشی از درس خواندن فراری است. لذا در بررسی‌های دقیق‌تر این امر به  عوامل متعدد دیگری از جمله، سطح توانایی فرزندان، میزان علاقه، سبک‌های یادگیری، لذت بردن از مطالعه، انگیزه مطالعاتی، تفاوت‌های فردی و ... آن‌ها بر می‌گردد. لذا برای بحث فوق به یک مثال بسنده می‌نماییم.

مثال: فرزندی که بر اساس برنامه مطالعاتی شخصی خود در منزل درس می‌خواند وقتی در زمان استراحت خود به شنیدن اخبار ورزشی، خوردن یک سیب و ... می‌پردازد ناگهان مادرش پس از خرید به خانه می‌رسد و فرزند را در این حال می‌بیند و نگران می‌شود و  می‌گوید مگر تو فردا درس نداری؟ در آن لحظه فرزند نوجوان ناراحت می‌شود و با ناراحتی به اتاق خود می‌‌رود و تا مدتی دیگر تمرکز برای مطالعه ندارد، سپس هنگام غروب وقتی به استراحت می‌پردازد ناگهان پدرش از سر کار می‌رسد و می‌گوید فرزندم مگر تو کنکوری نیستی؟ باز فرزند با حالت قهر و حالت بدون جواب به اتاقش می‌رود، اما حال و حوصله‌ای برای مطالعه ندارد چرا که می‌گوید والدین مرا درک نمی‌کنند وفقط نِق می‌زنند. من برای چه کسی درس بخوانم؟ اما همین فرزند فردا در امتحان کلاسی از درس فیزیک نمره 14 کسب می‌کند، وقتی مادرش نمره را مشاهده می‌کند به او می‎گوید: نگفتم درس بخوان!

حالا کدام درست می‌گویند؟ فرزندی که درس می‌خواند و طبق برنامه خود به استراحت می‌پردازد یا والدینی که مرتباً نِق می‌‌زنند که برو درس بخوان!

به نظر می‌رسد که حق با فرزند است. اما والدین درست می‌گویند یا بالعکس!

حق با فرزندی است که درس می‌خوانده اما بعضاً به دور از چشم والدین بوده است یا حق با والدینی است که درس نخواندن او را می‌دیده که این قدرناشناسی است، اما در عین حال نمره چهارده فرزند را مشاهده نموده است.

شاید والدین با زبان بی زبانی می‌خواهد بگوید اگر خوانده بودی چرا نمره چهارده گرفتی!

تحلیل:

ظاهرا فرزند با برنامه درس می‌خوانده اما والدین تنها درس نخواندن او را مشاهده نموده‌اند. اما از طرفی فرزند ضمن زحمت زیاد با شیوه یادگیری کامل آشنا نیست.

در دیدگاه روانشناسی یادگیری حداقل هر صفحه از کتاب درسی شش الی هشت عمق و لایه وجود دارد و انسان در هر بار مطالعه مطالب جدیدتری را از متن کتاب کشف می‌کند برای همین است که می‌گوید خواندم ولی نمره چهارده می‌گیرد که در این باب مجال سخن کوتاه است.

پیشنهادهایی در تأثیر کلام والدین به فرزندان در درس خواندن

1- سعی کنید بجای دخالت در امور آموزشی فرزندان خصوصاً (نوجوانان) بیشتر به نظارت آموزشی با نظر خود آن‌ها بپردازید.

2- سعی نمائید با همدلی با فرزندان، خود را یار و یاور آن‌ها قرار دهید.

3- بجای اینکه بگوئید برو سر دَرسَت: بگوئید برنامه درسی فردای شما چیست؟

4- بجای اینکه مواقعی را که درس نمی‌خواند ببینید، توجه بیشتری به زمانی که به مطالعه می‌پردازد داشته باشید.

5- وقتی مطالعه می‌کند به او بفهمانید که زحمت او را درک می‌کنید و از او قدردانی کنید.

6- حتی الامکان محیط و مکان مناسبی را برای مطالعه او در نظر بگیرید.

7- سعی نمائید محیط خانه به دور از تنش و درگیری باشد.

8- وقتی پیوسته از این جمله استفاده کنید که «برو سر دَرسَت» بعد از مدتی تأثیر خود را از دست می‎دهد.

9- اگر حوصله و وقت کمتری برای نظارت آموزشی فرزند خود دارید آنرا به عهده مشاوری مجرب بگذارید.

 10- فرزندتان را با دیگران مقایسه نکنید، تنها او را با خودش مقایسه نمایید.

11- زمینه‌های پیشرفت تحصیلی را از لحاظ وسایل و کتب کمک آموزشی و شرکت در آزمون‌های آزمایشی برایش فراهم نمایید.

پیشنهاد به فرزندان در درک متقابل با والدین

1- در زیر آسمان آبی کسانی دلسوزتر از والدین وجود ندارد اما مشکل این است که راه و روش توصیه به فرزندان را بلد نیستند.

2- والدین به دلیل مسئولیت‌پذیری که دارند هی نق می‌زنند که این گاهی جواب بر عکس می‌دهد.

3- آینده متعلق به شما فرزندان است نه والدینتان، لذا تا می‌توانید با کوشش بهتر آینده‌تان را آباد کنید.

4- اگر خود را جای والدینتان قرار دهید، می‌بینید اگر شما نیز فرزندی داشتید بی‌خیال از کنار وضعیت درسی فرزندتان نمی‌گذشتید.

5- این سوال را از خود داشته باشید واقعاً اگر به من هیچ توجهی نداشتند بهتر درس می‌خواندم یا رها می‎کردم؟

6- به هر حال فرزندان جان والدین هستند و آن‌ها تمام تلاششان برای موفقیت شماست، شما هم با درس خواندنتان از تلاش آن‌ها قدردانی کنید.

محمدرضا کیوانفر، کارشناس ارشد مشاوره، مشاور تحصیلی مبتکران در نمایندگی اصفهان


جستجو