اصطلاحات زبان انگلیسی
خانه
پرسش های متداول
تماس با ما
Toggle navigation
خانه
آشنایی
درباره شرکت مبتکران
رزومه شرکت مبتکران در یک نگاه
درباره مدیرعامل
افتخارات
پرسش های متداول
تماس با ما
About us
فروشگاه
مویدو
میچکا
بسته آموزشی
ثبت نام آزمون
معرفی خدمات آموزشی
آزمون های تشریحی
آزمون های دوره ای
آزمون تفکیکی
خدمات مشاوره
آزمون های تیزهوشان
آزمون های توصیفی
نمایندگی ها
نمایندگی های فروش و پخش کتاب
نمایندگی های آزمون
سفارش کتاب از مدارس
جذب نمایندگی آزمون
تور های آموزشی
تماس با واحد ارتباط با مدارس
تماس با واحد نمایندگی ها
پنل ارسال پیامک نمایندگی ها
پرتال آزمون
ثبت نام آزمون
فرصتهای شغلی
جستجو
بایگانی هدیه ی امروز :
اخبار جاری
|
آرشیو
|
جستجو
It's up to you
It's up to you به تو بستگى داره
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
I can breath
I can breath حالم نه خوبه نه بده
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
it's quite unlike you
it's quite unlike you! از تو بعيد بود ! I don't know; why you did it? it's quite unlike you ! نمىدانم چرا اين كار را كردى؟ از تو بعيد بود!
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as one
as one هماهنگ، يكپارچه All the actors moved as one. تمام هنرپيشهها هماهنگ حركت مى كردند.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as likely as not
as likely as not اينطور كه بوش مياد؛ احتمالاً He will as likely as not arrive without warning احتمالاً تا به او تذكر ندهيم نخواهد آمد.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as it were
as it were ظاهراً ، چنانكه گويى The Smiths live in a big , as it were , exquisite house. خانوادهى اسميت در يك خانهى بزرگ و ظاهراً نفيس زندگى مىكنند.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as good as gold
as good as gold معتبر ، واقعى Maryam's promise is as good as gold قول مريم معتبره
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as good as done
as good as done تقريباً انجام شده THis job is as good as done. It'll just take 5 minutes. اين كار تقريباً تمام شده فقط 5 دقيقه ديگه باقى مونده.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as funny as a crutch
as funny as a crutch به هيچ وجه جالب و خنده دار نبودن Your trick is about as funny as a crutch. حقهبازىات به هيچ وجه جالب و خندهدار نبود.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
any number of
any number of چند تا ، تعدادى(اين اصطلاح زمانى استفاده مىشود كه تعداد دقيق اهميت ندارد.) I can give you any number of reasons why I should go. من مىتوانم برايت چند تا دليل بياورم كه چرا بايد بروم.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
armed to the teeth
armed to the teeth تا دندان مسلح The bank robber was armed to the teeth when he was caught. دزد بانك وقتى دستگير شد تا دندان مسلح بود.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as far as possible
as far as possible تا جايى كه امكان دارد I'll follow your instructions as far as possible. تا حد امكان از رهنمودهاى شما پيروى خواهم كرد.so far as possible نيز همين معنا را دارد.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as dull as dishwater
as dull as dishwater خيلى كسل كننده I'm not surprised that he can't find a partner؛ he is as dull as dishwater. تعجبى نداره كه نمىتونه يك شريك براى خودش پيدا كنه ؛ او خيلى كسل كننده است.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as common as dirt
as common as dirt بىادب ، بىنزاكت _ Do you know Mr Smith ?_ of course, everyone knows that he is as common as dirt _ آقاى اسميت را مىشناسى؟_ البته( كه مىشناسم) همه مىدانند كه او بىادب و بىنزاكت است.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
As clear as a bell
As clear as a bell خيلي شفاف و قابل شنيدن through the wall,I could hear the neighbors talking , just as clear as a bell. صداى همسايهها را مىتوانستم به خوبى از پشت ديوار بشنوم.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
and the like
and the like از اين جور چيزها I bought shirts, pats, socks and the like yeterday. من ديروز پيراهن، شلوار، جوراب و از اين جور چيزها خريدم.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
As big as life
As big as life مبالغه براي بيان اين كه شخصى در جايى ديده شده است. I opened the door and there was Tom as big as life. در را باز كردم ؛ تام مثل اجل معلق جلويم ظاهر شد.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
As a result of
As a result of در نتيجهى ، در اثر As a result of accident, Tom couldn't walk for six months. در اثر تصادف ، تام نمىتواند تا 6 ماه راه برود.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as a matter of fact
as a matter of fact طبق معمول i 'm not a poor girl, as a matter of fact I'm very efficient . من دختر بيچارهاى نبيستم در واقع خيلى هم كارآمدم.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
as a matter of course
as a matter of course طبق معمول As a matter of course the nurse takes your temprature. طبق معمول پرستار درجه حرارت بدنت را اندازه گرفت .
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
صفحه 6 از 17
ابتدا
قبلی
1
2
3
4
5
[6]
7
8
9
10
بعدی
انتها