Search
Search
ورود
Toggle navigation
خانه
آشنایی
درباره شرکت مبتکران
رزومه شرکت مبتکران در یک نگاه
درباره مدیرعامل
افتخارات
پرسش های متداول
تماس با ما
About us
فروشگاه
مویدو
میچکا
بسته آموزشی
معرفی خدمات آموزشی
آزمون های دوره ای
آزمون تفکیکی
خدمات مشاوره
آزمون های تیزهوشان
آزمون های توصیفی
نمایندگی ها
نمایندگی های فروش و پخش کتاب
نمایندگی های آزمون
سفارش کتاب از مدارس
جذب نمایندگی آزمون
تور های آموزشی
تماس با واحد ارتباط با مدارس
تماس با واحد نمایندگی ها
پنل ارسال پیامک نمایندگی ها
پرتال آزمون
فرصتهای شغلی
جستجو
اخبار جاری
|
آرشیو
|
جستجو
(گروه اصطلاحات انگلیسی)
give someone's a piece of one's mind
give someone's a piece of one's mind هرچه از دهانش درآمد گفت
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
get the show on the road
get the show on the road دست به كار شدن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
get the ball rolling
get the ball rolling كا را راه انداختن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
get away with murder
get away with murder جان سالم به در بردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
get ahead
get ahead پيشرفت كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
fly off the handle
fly off the handle كنترل از دستش رفت ، خيلي عصبانى شد.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
flow the tide
flow the tide همرنگ جماعت شدن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
flip out
flip out اصطلاحاً به كسى گفته مىشود كه در حال چرت زدن است( فيوزش پريده)
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
find middle ground
find middle ground ميانه روى كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
feel like a million bucks
feel like a million bucks مثل اين كه خدا دنيا را بهش داده
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
fall down on the job
fall down on the job مثل خر تو گل گير كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
fall a part
fall a part از پا درآمدن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
cut someone to the quick
cut someone to the quick احساسات كسى را جريهدار كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Duck the issue
Duck the issue جا خالى دادن و از زير كار در رفتن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
can not chang a leopard's spots
can not change a leopard's spots آش كشك خالته
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
be a long shot
Be a long shot تيرى در تاريكى اندختن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
quick as a wink
quick as a wink به يك چشم به هم زدن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
easy as pie
easy as pie مثل آب خوردن راحته
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
like a bat out of hell
like a bat out of hell مثل فشفشه
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Be tough as nails
Be tough as nails مثل كوه استوار بودن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
صفحه 21 از 35
ابتدا
قبلی
16
17
18
19
20
[21]
22
23
24
25
بعدی
انتها