Search
Search
ورود
Toggle navigation
خانه
آشنایی
درباره شرکت مبتکران
رزومه شرکت مبتکران در یک نگاه
درباره مدیرعامل
افتخارات
پرسش های متداول
تماس با ما
About us
فروشگاه
مویدو
میچکا
بسته آموزشی
معرفی خدمات آموزشی
آزمون های دوره ای
آزمون تفکیکی
خدمات مشاوره
آزمون های تیزهوشان
آزمون های توصیفی
نمایندگی ها
نمایندگی های فروش و پخش کتاب
نمایندگی های آزمون
سفارش کتاب از مدارس
جذب نمایندگی آزمون
تور های آموزشی
تماس با واحد ارتباط با مدارس
تماس با واحد نمایندگی ها
پنل ارسال پیامک نمایندگی ها
پرتال آزمون
فرصتهای شغلی
جستجو
اخبار جاری
|
آرشیو
|
جستجو
(گروه اصطلاحات انگلیسی)
I'm having second thought
I'm having second thought نظرم عوض شد
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
making a roll call
making a roll call حاضر غايب كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
you should face the music
you should face the music بايد قبول كنى
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
But no but
But no but اما و آخه نداره
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
! What stupid thing I did
What stupid thing I did ! عجب غلطى كردم !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
He/she has no right
he/she has no right غلط كرده
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
... what comes first
What comes first ... چيزى كه در مرحلهى اول مهمه اينه كه ....
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Don't let the cat out of the bag
Don't let the cat out of the bag راز را فاش نكن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
you can't eat your cake and have it
you can't eat your cake and have it هم خدا را مىخواهد هم خرما را
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
He is impossible
He is impossible او غيرقابل تحمل است
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
He is an understanding boy
He is an understanding boy پسر فهميده اى است
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
It rings a bell to me
It rings a bell to me برام آشناس
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
I'm loaded
I'm loaded زمانى به كار مىرود كه بعد از خوردن غذا احساس سيرى زياد مىكنيم(توپ توپم)
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
No offence
No offence دور از جون، بعضى مواقع به معناى "جسارت نباشه"
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
cause my finger
cause my finger اين اصطلاح زمانى به كار مىرود كه مجبوريم چيزى را براى كسى پرتاب كنيم . در واقع با اين جمله عذرهواهى مى كنيم.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
I'm getting nicked
I'm getting nicked دارم كلافه مىشم
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
he has a hand in hight places
He has a hand in hight places طرف، خرش خيلى مىره
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
It's a big bell
It's a big bell اين يك اخطاره
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
cry wolf
Cry wolf مترادف با اصطلاح "چوپان دروغگو"
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
change horse in midstream
change horse in midstream وسط دعوا نرخ تعيين كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
صفحه 28 از 35
ابتدا
قبلی
23
24
25
26
27
[28]
29
30
31
32
بعدی
انتها