Search
Search
ورود
Toggle navigation
خانه
آشنایی
درباره شرکت مبتکران
رزومه شرکت مبتکران در یک نگاه
درباره مدیرعامل
افتخارات
پرسش های متداول
تماس با ما
About us
فروشگاه
مویدو
میچکا
بسته آموزشی
معرفی خدمات آموزشی
آزمون های تشریحی
آزمون های دوره ای
آزمون تفکیکی
خدمات مشاوره
آزمون های تیزهوشان
آزمون های توصیفی
نمایندگی ها
نمایندگی های فروش و پخش کتاب
نمایندگی های آزمون
سفارش کتاب از مدارس
جذب نمایندگی آزمون
تور های آموزشی
تماس با واحد ارتباط با مدارس
تماس با واحد نمایندگی ها
پنل ارسال پیامک نمایندگی ها
پرتال آزمون
فرصتهای شغلی
جستجو
اخبار جاری
|
آرشیو
|
جستجو
(گروه اصطلاحات انگلیسی)
even
We are now even. حالا با هم بيحسابيم. .
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
.I had a narrow escape
I had a narrow escape. خطر از بيخ گوشم گذشت .
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
No end
خيلى زياد، بى حد و حصر your letter cheered me up no end. نامهات منو بىاندازه خوشحال كرد.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
It's impressive
قابل تحسينه
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
out of sight , out of mind
از دل برود هرآنكه از ديده برفت
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Say it in Layman's term
سادهتر بگو ( زير ديپلم حرف نزن)
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
out of the frying pan and in to the fire
مترادف با ضرب المثل از چاله به چاه افتادن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Think over
در مورد چيزى عميق فكر كردن
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Leave it be/ let it be/ let it go
بىخيال
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
No offence
به دل نگير
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
He/She can't take a joke
او جنبهى شوخى نداره !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
I didn't mean that
منظورم اين نبود!
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
?Cat got your tongue
چيه؟چرا حرف نمىزنى؟
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Take it on the lamb
در رفتن When he found out that they were after him he had to take it on the lamb. وقتى كه فهميد اونا دنبالش مجبور شد در بره.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Meet someone in waterloo
حساب كسى را رسيدن يا شرايط بد براى كسى ايجاد كردن.(ضربالمثل انگليسى)
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Fancy meeting you
چه عجب از اين طرفا
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
single handed
دستتنها help me, I am single handed كمكم كن من دستتنهام
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Keep me updated
منو در جريان كارهات بذار
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
I sent him packing
دست به سرش كردم
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
It's between to our ears
بين خودمون باشه
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
صفحه 9 از 35
ابتدا
قبلی
4
5
6
7
8
[9]
10
11
12
13
بعدی
انتها