Search
Search
ورود
Toggle navigation
خانه
آشنایی
درباره شرکت مبتکران
رزومه شرکت مبتکران در یک نگاه
درباره مدیرعامل
افتخارات
پرسش های متداول
تماس با ما
About us
فروشگاه
مویدو
میچکا
بسته آموزشی
معرفی خدمات آموزشی
آزمون های دوره ای
آزمون تفکیکی
خدمات مشاوره
آزمون های تیزهوشان
آزمون های توصیفی
نمایندگی ها
نمایندگی های فروش و پخش کتاب
نمایندگی های آزمون
سفارش کتاب از مدارس
جذب نمایندگی آزمون
تور های آموزشی
تماس با واحد ارتباط با مدارس
تماس با واحد نمایندگی ها
پنل ارسال پیامک نمایندگی ها
پرتال آزمون
فرصتهای شغلی
جستجو
اخبار جاری
|
آرشیو
|
جستجو
(گروه اصطلاحات انگلیسی)
Sell short
Sell short كسى يا چيزى را دست كم گرفتن Don't sell him short دست كم نگيرش
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
New to the game
New to the game بىتجربه We must help him; he is new to the game بايد بهش كمك كنيم؛ بىتجربه است.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
give me five
give me five بزن قدش we won the game; give me five ما بازى رو برديم ؛ بزن قدش
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
it's not the end of the world; don't worry
It's not the end of the world; don't worry دنيا كه به آخر نرسيده؛ نگران نباش
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
time flies
Time flies زمان چه سريع مىگذره Time flies when you are having fun! وقتى بهت خوش مىگذره چقدر زمان سريع ميره
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
pulling legs
pulling legs دست انداختن stop polling his legs! انقدر اين بيچاره را دست نينداز !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
tightfisted
tightfisted بسيار خسيس She is very tightfisted with money! خيلي خسيسه(پول دوسته) آب از دستش نمى چكه!
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Holy cow
Holy cow براى ابراز تعجب به كار مى رود. Holy cow! I never expected such a nice gift! واى اصلاً انتظار همچنين كادويى را نداشتم.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
veggie
veggie گياهخوار I am a veggie من گياهخوارم شكل محاورهاى دو كلمهى vegetarian(گياهخوار ) و vegetable (گياه)
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
out of the blue
out of the blue يك دفعه ، يهويى Those men jumped to front of my car out of the blue! آن مردها يهويى پريدند جلوى ماشين من !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
get your head out of the clouds
Get your head out of the clouds خيالبافى ديگه بسه !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
in cold blood
in cold blood در كمال خونسردى و بىميلى She bit me in cold blood and went . در كمال خونسردى بهم نيش زد و رفت.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
Get your skates on
Ge your skates on ! بجنب ، يالا !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
you look like a drowned rat
You look like a drowned rat ! مثل موش آب كشيده شدى !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
she is under her spell
She is under her spell ! انگار جادوش كرده !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
She is under her spell
She is under her spell ! انگار جادوش كرده !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
she is under her spell
she is under her spell ! انگار جادوش كرده !
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
I'm very late , step on it , please
I'm very late, step on it, please خيلي ديرم شده، گازشو بگير برو لطفاً
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
the exam was no picnic
the exam was no picnic امتحانش راحت نبود.
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
cold fish
cold fish يخ و بى احساس I don't like him, He is a cold fish دوستش ندارم خيلي يخه
تاریخ:
[SHAMSIPUBLISHSTARTDATE]
گروه: اصطلاحات انگلیسی
صفحه 33 از 35
ابتدا
قبلی
26
27
28
29
30
31
32
[33]
34
35
بعدی
انتها